پیادهسازی سیاستهای کنترل و کاهش جمعیت اگرچه بهعنوان یکی از محورهای دائمی از سوی نهادهای بینالمللی در کشورهای مختلف جهان و بهویژه کشورهای مسلمان در دستور کار بوده است، اما نیمنگاهی به وضع سیاستگذاریهای کلان فرهنگی در کشورهای غربی بیانگر آن است که بسیاری از این کشورها در حال حاضر، سیاستی خلاف آنچه تبلیغ کردهاند را انجام میدهند. در این پژوهش سعی بر این است که اهمیت جمعیت و رشد مثبت موالید از دیدگاه قرآن کریم و احادیث معصومین و امام خمینی (ره) و امام خامنه ای و سایر شخصیتهای علمی مانند اقتصادانان بخصوص نوبلیست های این رشته و حتی در فرهنگ ایرانی و اشعار شاعران در گفتمان سازی این مهم استفاده شود.
به کوشش سیدسجاد پادام؛
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با شروع جنگ تحمیلی علیه کشور، در دهه ۶۰ سیاست های افزایش جمعیت پی گرفته شد و میزان موالید کشور به سرعت افزایش یافت و به نرخ رشد ۳/۹۱ رسید. در دهه ۶۰ میزان موالید به قدری زیاد بود که میانگین سنی جمعیت کشور در میانه دهه ۶۰ به ۲۱/۷ سال رسید. که این عدد برای میانگین سنی جمعیت یک کشور، به معنای جوانی جمعیت کشور است.
اما با ورود به دهه های ۷۰ و ۸۰، این افراد در سنی قرار گرفتند که نیازهای شان به امکانات آموزشی و رفاهی و بهداشتی زیاد شد و به تبع آن برخی از محدودیت ها و مشکلات و کمبودها نیز بوجود آمد. همه این کمبودها و همچنین وضعیت اقتصادی خاص دهه هفتاد در کشور، موجب شد تا سیاست های جلوگیری از افزایش جمعیت در دستور کار مسئولین قرار بگیرد و بعد از آن بود که رشد پرشتاب جمعیت کند شده و هر ساله میزان افزایش جمعیت کمتر از قبل می شد.
در حالی که در نیمه دهه ۶۰ میانگین سنی جمعیت کشور به ۲۱/۷ سال رسیده بود، این عدد در سرشماری سال ۱۳۸۵ به ۲۷/۹۷ رسید و این عدد در سرشماری سال ۱۳۹۰ به عدد ۲۹/۸۶سال رسید. رسیدن میانگین سنی جمعیت کشور در سال ۹۰ به سن نزدیک به ۳۰ سال یعنی اینکه جمعیت کشور در حال پیری است و همین امر موجب نگرانی و دغدغه مندی جدی مسئولان نظام اسلامی درباره پیری جمعیت کشور شده است. نرخ باروری در کشور هم اکنون ۱/۶ است. منظور از نرخ باروری تعداد فرزندانی است که به ازای هر زن متولد میشود. این عدد در نیمه دهه ۶۰ حدود ۶ بوده است. این در حالی است که نرخ جایگزین جمعیت ۱/۲ است. نرخ جایگزینی جمعیت به این معنی است که اگر به ازاء هر زن درکشور۱/۲ فرزند آوری اتفاق بیفتد، جمعیت افزایش پیدا نمیکند وکاهش نیز نخواهد داشت. به این ترتیب کل جمعیت توان ترمیم و بازتولید خود را پیدا میکند.
همچنین گفته می شود رتبه فرزند آوری ایران در بین ۲۲۴ کشور رتبه ۱۴۶ است، که اسرائیل ۷۵ پله، آمریکا ۲۰ پله وترکیه بانرخ باروری ۱۵/۲، ۳۲ پله بالاتر ازایران قرار دارند. طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، میزان رشد جمعیت در این سال ۱/۲۹ بوده است که این عدد نسبت به سرشماری سال ۱۳۸۵ که ۱/۶۲ بوده است، کاهش داشته است و در مقایسه با سال ۱۳۶۵ که ۳/۹۱ بوده است کاهش معناداری را شاهد بوده ایم.
چند نکته در مورد ایران
* هم اکنون نرخ باروری کل در ایران به 1.7فرزند رسیده است و مناطقی چون سمنان، گیلان، و مازندران و اردبیل کمترین موالید را دارد.
* طبق برنامه توسعه اول (مصوب 1365) نرخ باروری در سال 1390 در ایران باید به 4 می رسید ولی با اجرای آن از سال 1368 در سال 1372 به این رقم رسیده (4 ساله راه 22 ساله پیموده شده) و در سال 1379 به 2/1 و امروز به 1/7 رسیده است و این کاهش همچنان ادامه دارد.
* در سال 1372 قانون تنظیم خانواده در مجلس شورای اسلامی مبنی بر حذف کلیه امتیازات متعلق به فرزندان بالاتر از رده 3 و ایجاد محدودیت برای کثرت اولاد تصویب شد.
* در حال حاضر از 22 میلیون زن در سن باروری 14 میلیون آن ها متأهل هستند و فقط در سال، حدود یک میلیون و سیصد و پنجاه فرزند از این تعداد زن به دنیا می آیند و این آمار روز به روز، رو به کاهش است. اما زمانی که 10 میلیون زن در سن باروری داشتیم در سال 2 میلیون سیصد هزار فرزند متولد میشد؟
* ایران یک صدم جمعیت جهان و 32 درصد امکانات جهان را دارد، اما عقیم سازی ها در ایران حداقل بیش از 3/4 برابر میانگین جهانی است؟
* در دهه 70 که ما همچنان بر برنامه های کاهش رشد جمعیت اصرار داشتیم، در همان سال ها این چالش جمعیتی در کشور آمریکا هم مطرح بود واما رئیس جمهور وقت، با رد برنامه کنترل جمعیت،برنامه افزایش رشد جمعیت آمریکا را تأیید و ابلاغ کرد؟
* در سال 1372 وام 150 میلیون دلاری صندوق جمعیت ملل متحد برای تنظیم خانواده در ایران تخصیص یافت.
* در سال 1371 با مساعدت های بین المللی، بودجه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده وزارت بهداشت افزایش صد درصدی یافت.
* رئیس فدراسیون بین المللی خانواده در سال 1373 از کشورهای اسلامی درخواست کرده است که از الگوی کنترل جمعیت در ایران پیروی کنند؟
* ایران به عنوان مرکزی برای آموزش کنترل جمعیت کشورهای آسیای میانه انتخاب شد.
* در سال 1379 مبلغ 86 میلیون دلار برای بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشت و خدمات تنظیم خانواده ، به ایران توسط بانک جهانی پس از 7 سال تحریم اختصاص یافت.
قرآن کریم:
اساسا اديان رويكردي مساعد نسبت به پديده ي باروري داشته اند. با مطالعه آثار مكتوب و كتب آسماني اديان اين نكته به خوبي روشن مي شود كه در همگي اين كتابها، پيروان به افزايش زاد و ولد، باروري و كثرت نفوس ترغيب و تشويق شده اند. تا آنجا كه حتي در برخي موارد از آن به عنوان مواهب و نعمات الهي ياد شده است. در تورات سقط جنین، هم ردیف با قتل دانسته شده و برای آن مجازات هایی را تعیین کرده اند، تأهل برای ازدیاد قوم یهود عامل مهمی تلقی می گردد و پذیرش آن بر هر یهودی واجب است و عوامل کنترل جمعیت در تورات، صراحتا منع شده است
به سخن ديگر، بنده اي كه عباداتش مورد قبول درگاه حق واقع مي شود صاحب نسل و فرزندان بيشتري است . در مقابل از ظالمان و گناهكاران نسلي باقي نخواهد ماند. اين موضوعي است كه قرآن بدان اشاره دارد:
«خداوند آفريننده ي آسمانها و زمين است و از همنوعان شما، همسراني براي شما خلق فرموده و نيز از چهارپايان جفت هايي آفريد تا نسل مخلوقات ادامه يابد .براي خداوند جفت و مثل و مانندي وجود ندارد . ذات اقدسش يگانه و بي همتاست و اوست آن شنواي بينا» .
باروري و اراده ي خداوند:
در قرآن شكل گيري نطفه، باروري و زايمان انسان ها از نشانه هاي قدرت باريتعالي ذكر شده است. پديده اي كه به خواست و اراده ي خداوند محقق مي گردد.«آيا او از نطفه اي كه در رحم مادر ريخته شده بوجود نيامد. سپس نطفه بصورت خون بسته درآمد و آنگاه خداوند به او شكل و تناسب اندام بخشيد . و از زوج مذكر و مونث خلق فرمود»
همانطور كه ملاحظه مي شود قرآن زاد و ولد موجودات را لطف و مرحمت خدا و نشانه اي از قدرت لايتناهي او مي خواند. اين موضوعي است كه در آيات ديگر نيز بدان اشاره شده است . به طور مثال در سوره نور مي خوانيم :
«و شما را با اموال و فرزندان فراوان مدد فرمايد و براي شما باغ هاي پر ثمر و نهرهاي جاري آب نصيب فرمايد.»
قرآن كريم در خصوص كاهش جمعيت واز ترس فقر و گرسنگي مي فرمايد:
پيش از اين به اشارات قرآن مبني بر اينكه خداوند به همراه زايش نوزاد ، رزق و روزي او را مشخص ميسازد سخن گفته شد. آنچه در اين آيات بيش از همه داراي اهميت است آن است كه كشتن فرزند به دليل فقر و تنگدستي بسيار مورد نكوهش واقع شده است. آياتي در قرآن ذكر شده كه بطور مستقيم به اين موضوع مي پردازد. در سوره ي انعام آمده است:
«فرزندانتان را از بيم فقر و تنگدستي نكشيد كه ما شما و آنها را رزق و روزي مي دهيم»
«وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءًا كَبِيرًا»
«و از بيم تنگدستى فرزندان خود را مكشيد ماييم كه به آنها و شما روزى مى بخشيم آرى كشتن آنان همواره خطايى بزرگ است»
مرحوم علامه طباطبایی در توضيح اين آيه مي فرمايند: «معناي آيه اين است كه فرزندان خود را از ترس اين كه مبادا دچار فقر و هلاكت شويد و به خاطر ايشان تن به ذلت گدائي دهيد به قتل نرسانيد، و دختران خود را از ترس اينكه گرفتار داماد ناجوري شويد و يا به جهت هاي ديگري مايه آبروريزي شما شود مكشيد زيرا اين شما نيستيد كه روزي اولادتان را مي دهيد، تا در هنگام فقر و تنگدستي ديگر نتوانيد روزي ايشان را برسانيد، بلكه مائيم كه هم ايشان و هم شما را روزي مي دهيم، آري كشتن فرزندان خطائي است بزرگ» .
باروري و كيفيت جمعيت :
نكته مهم و اساسي كه در آيات كتاب قرآن وجود دارد، توجه به زاد و ولد انسانهاي شايسته و مومن است. به عبارت ديگر آنچه واجد اهميت شناخته ميشود، افزايش تعداد جمعيت نيكوكاران وصالحان است.
در سوره ي اعراف به خلقت اولين انسان و اولين بارداري اشاره شده است. بر اساس آيات اين سوره حضرت آدم و حوا از خدا درباره ي مسائلي چون جنسيت، قوي بودن يا شرايط جسماني و خصوصيات ظاهري فرزندشان تقاضايي ندارند بلكه آنها خواهان فرزندي صالح و نيكوكار هستند .
توجه به اين مساله در سوره آل عمران نيز آمده است. آنجا كه بر اساس امر و نظر خداوند، زكريا صاحب فرزند مي شود. با وجود اين زكريا تقاضاي داشتن فرزندي صالح مي كند:
«زكريا با مشاهده عيني معجزه، اميدوارانه دعا كرد: آفريدگار پروردگارا از جانب خويش مرا فرزندي صالح عنايت فرما. به يقين تو دعاي بندگانت را مي شنوي و اجابت مي فرمايي»
احادیث
«اُطلُبُوا الوَلَدَ وَ التَمِسوهُ؛ فَإنَّهُ قُرَّةُ العَينِ، و رَيحانَةُ القَلبِ »
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: فرزند بخواهيد و آن را طلب كنيد؛ چرا كه مايه روشنى چشم و شادىِ قلب است.
«لا يَدَع أحَدُكُم طَلَبَ الوَلَدِ؛ فَإِنَّ الرَّجُلَ إذا ماتَ و لَيسَ لَهُ وَلَدٌ انقَطَعَ اسمُهُ »
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: هيچ يك از شما نبايد فرزند خواهى را وا گذارد؛ چرا كه وقتى انسان بميرد و فرزندى نداشته باشد، از نام و آوازه مى افتد.
« بَيتٌ لا صِبيانَ فيهِ لا بَرَكَةَ فيهِ »
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خانه اى كه كودك در آن نباشد، بركت در آن نيست.
الوَلَدُ للوالِدِ رَيحانَةٌ مِنَ اللّه ِ يَشَمُّها، (قَسَّمَها) بَينَ عِبادِهِ»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: فرزند براى پدر، گلى خوش بو از جانب خداست كه آن را مى بويد. [اين گل را خداوند] ميان بندگانش تقسيم كرده است.
«سَعَدَ امرُؤٌ لَم يَمُت حَتَّى يَرى خَلَفا مِن نَفسِهِ»
امام كاظم عليه السلام: كسى خوش بخت است كه نميرد تا جانشينى از [نسل] خود را ببيند.
«إنَّ اللّه َ تَبارَكَ و تَعالى إذا أَرادَ بِعَبدٍ خَيرا لَم يُمِتهُ حَتّى يُرِيَهُ الخَلَفَ»
امام رضا عليه السلام: بى ترديد، هرگاه خداوند ـ تبارك و تعالى ـ خير بنده اى را بخواهد، او را نمى ميرانَد تا جانشينش (فرزند صالح) را به او نشان دهد.
«دَعُوا الحَسناءَ العاقِرَ، و تَزَوَّجُوا السَّوداءَ الوَلودَ؛ فَإنِّي اُكاثِرُ بِكُمُ الاُمَمَ يَومَ القِيامَةِ.»
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: زن زيباى نازا را رها كنيد و با زن زشتِ فرزندزا، ازدواج كنيد؛ چرا كه من، روز قيامت به فراوانىِ شما بر ديگر امّتها افتخار مى كنم.
«اِنَّ اللّهَ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ.»
بدون ترديد، خداوند بر بنده خود به خاطر شدّت محبّت به فرزندش، رحم مىكند.
امام خامنه ای
فرهنگسازی در مسئله جمعیت مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگسازی بشود كه متأسّفانه امروز این فرهنگسازی نیست، تعطیل است؛ با اینكه حالا گفتهشده، ما هم گفتهایم، دیگران هم گفتهاند، در مجلس هم مطرح شده، بعضیها هم كم و بیش اینجا و آنجا بحث میكنند، لكن كار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته.۱۳۹۲/۰۸/۰۸
یک نگاه مقلدانهای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده… درحالیکه امروز در [بعضی از] همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان میبینند و پشیمانند، و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانوادههای پرجمعیت، مثلاً خانوادهی آمریکایی با ده دوازده بچه، چطور خانوادهی ایرانی [که] میخواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچه داشته باشد یا دو بچه! (سخنان رهبر انقلاب ۱۳۹۲/۸/۸
یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیّت است.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
جمعیت کشور، هفتاد و پنج میلیون. البته بنده همین جا عرض بکنم؛ من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم، میتواند صد و پنجاه میلیون نفر جمعیت داشته باشد. من معتقد به کثرت جمعیتم. هر اقدام و تدبیری که میخواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد، بعد از صد و پنجاه میلیون انجام بگیرد. شانزدهم مرداد 90
نسل جوان را باید حفظ کرد. با این روند کنونی اگر ما پیش برویم ـ کشور پیر خواهد شد. خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند و نسل را افزایش دهند. بیست و سوم مهر 91
حد زاد و ولد در جامعه ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیم زماندار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت. مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعه ما در آینده نه چندان دوری، جامعه پیر خواهد شد؛ این چهره جوانی که امروز جامعه ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد.
یازدهم اردیبهشت 92
من بارها این را به مردم عرض کردهام: پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهایی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد، وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است. فرزندآوری یکی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظایف زنان است، چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنجهایش را میبرد، اوست که خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختیار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفهاش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهای جسمانیاش را به آنها داده، در واقع این هنر زنها است. اگر چنانچه ما اینها را در جامعه به دست فراموشی نسپریم، آن وقت پیشرفت خواهیم کرد. هشتم آبان 92
یک نگاه مقلدانهای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برههای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. درحالیکه امروز در [بعضی از] همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان میبینند و پشیمانند و در بعضی از کشورهای غربی مطلقا کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانوادههای پرجمعیت، مثلاً خانواده آمریکایی با ده دوازده بچه، چطور خانواده ایرانی [که] میخواهد از او تقلید کند باید حتما یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیت به ما اطلاع میدهد. سیزدهم شهریور 93
خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند؛ نسل را افزایش دهند. این محدود کردن فرزندان در خانهها، به این شکلی که امروز هست، خطاست. (۱۳۹۱/۰۷/۱۹)
مهمترین فایدهی ازدواج، تشکیل خانواده است و بقیهی مسائل، فرعی و درجهی دو و یا پشتوانهی این مسئله است؛ مثل تولید نسل یا ارضای غرایز بشری، اینها همه درجه دو است، درجهی اول همان تشکیل خانواده است. (۱۳۸۰/۱۲/۰۹)
فایدهی خانواده در تربیت نسل بشر و ایجاد انسانهای سالم از لحاظ معنوی و فکری و روانی یک فایدهی منحصر به فردی است. (۱۳۸۱/۱۰/۰۴)
مسئلهی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان كشور دارد كاهش پیدا میكند. یك جایی خواهیم رسید كه دیگر قابل علاج نیست.۱۳۹۲/۰۹/۱۹
این كشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آبوهوایی، با این امكانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّهی علمی كه در این كشور وجود دارد، میتواند یك كشور پرجمعیّتی باشد و انشاءالله خودش هم این جمعیّت را اداره كند.۱۳۹۲/۰۸/۰۸
بلاشك از نظر سیاست كلّی كشور، كشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه بهنحو معقول و معتدل.۱۳۹۲/۰۸/۰۸
همچنان كه ما فكر میكنیم كه اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یك خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فكر این را هم بكنید كه این چهار پنج بچّه وقتی بزرگ شدند و كاری پیدا كردند و شغلی پیدا كردند چه كمكی میتوانند به پیشرفت كشور بكنند؛ یعنی این را هم باید فكر كرد.۱۳۹۲/۰۸/۰۸
یكی از مهمترین وظائف زن، خانهداری است. همه میدانند؛ بنده عقیده ندارم به این كه زنها نباید در مشاغل اجتماعی و سیاسی كار كنند؛ نه، اشكالی ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معنای این باشد كه ما به خانهداری به چشم حقارت نگاه كنیم، این میشود گناه. خانهداری یك شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آیندهساز. فرزندآوری یك مجاهدت بزرگ است. ما با خطاهائی كه داشتیم، با عدم دقتهائی كه از ماها سر زده، یك برههای در كشور ما متأسفانه این مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داریم میبینیم؛ كه من بارها این را به مردم عرض كردهام: پیر شدن كشور، كم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهائی است كه اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است. ۱۳۹۲/۰۲/۱۱
این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهیز میکنند از فرزند داری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند.
فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم. خب، از آن طرف می گویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه ی اینها با هم جمع بشود.”
امام خمینی:
مملکت ایران… وسعتش آنقدر است که برای ۱۵۰ میلیون تا ۲۰۰ میلیون جمعیت کافی است. یعنی اگر ۲۰۰ میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی میکنند. (امام خمینی رحمهالله ۱۳۵۸/۲/۳۰
مملکت ایران ۳۵ میلیون حالا می گویند جمعیت دارد. وسعتش آنقدر است که برای صد و پنجاه میلیون تا دویست میلیون جمعیت کافی است، یعنی اگر دویست میلیون جمعیت داشته باشد، در ایران به رفاه زندگی می کنند. (صحیفه نور، رهنمودهای امام خمینی، جلد۷،ص ۳۹۳.)
اندیشمندان و علماء:
سكولاريسم، با تشويق به مجرد ماندن و ارضاى جنسى بدون داشتن خانواده و مشكل جلوه دادن تشكيل خانواده، جبهه جديدى را در مقابل خانواده گشوده است؛ چون آزادى و خوشى بى قيد و شرط و ارضاى بى دغدغه، بدون محدوديت و مسئوليتِ شهوت ها، يكى از رهنمون هاى نگرش سكولار به زندگى است. ازاين رو، سرسپردگى به خانواده، به نوعى عدم تمكين در برابر اهداف سكولاريسم است. در جوامع سكولار ـ با اينكه از لحاظ سنتى فرزنددارى يكى از مهم ترين وظايف و يكى از بزرگ ترين منابع رضايتش از زندگى كردن است ـ اين باور رشد كرده است كه زن نيازى به فرزند ندارد (اينگلهارت، ۱۳۸۲، ص ۲۲۴).
با گسترش جهان بينى سكولار در جوامع، آزادى وسيع روابط جنسى ميان زن و مرد پديد آمد. اين آزادى روابط جنسى نوعى روابط بين مرد و زن را رقم مى زد كه به آن هم خانگى يا زندگى مشترك يك زن با يك مرد بدون ازدواج مى گويند. البته گاهى نيز ثمره فرايند تجرّد با خودارضايى و همجنس گرايى نمايان و حتى توصيه مى شود، كه اين دو را بايد از مهم ترين دلايل متهم دانستن سكولاريزيشن خانواده در توقف رشد جمعيت قلمداد كرد. در هم خانگى كه شبه شكلى از خانواده معرفى شده است، زوجين بدون اينكه ازدواج كرده باشد، با هم زندگى مى كنند و رابطه جنسى دارند كه به يمن سيطره بى خدايى بر جوامع غربى، به صورت هنجار درآمده است و صورت هاى عينى آن را در كشورهاى غربى مى توان ديد. در بريتانيا تعداد زنان و مردان ازدواج نكرده كه خانه مشتركى دارند در سال ۱۹۷۰ رشد ۳۰۰ درصدى را نشان داده است (گيدنز، ۱۳۷۳، ص ۴۴۱)
از زمانى كه جهان بينى سكولاريسم فراگير شده است، ديگر دليلى براى پذيرش محدوديت هاى ازدواج و تن دادن به مسئوليت هاى پدر و يا مادرشدن باقى نمى ماند» (ويتز، ۱۳۸۳ الف)
آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
«در تمام مواردی که کنترل موالید سبب تغییر بافت جمعیت و ضربه زدن به مبانی مکتب اهل بیت علیهم السلام می شود همه وظیفه دارند در حد توان خود جلوی این معضل را بگیرند»
آیت الله العظمی نوری همدانی:
عده ای از لحاظ این که جمعیت روی زمین به سرعت رو به افزایش می رود، چنین فکر می کنند که زمانی فرا خواهد رسید که مردم از جهات اقتصاد زندگی به مضیقه خواهند افتاد و زمین قدرت تغذیه و تأمین لوازم زندگی بشر را نخواهد داشت و لذا مردم را به جلوگیری از افزایش نسل تشویق، بلکه وادار می کنند. به علاوه، متأسفانه سقط جنین را یک عمل منطقی و موجه جلوه می دهند، ولی این عقیده همان طور که بعضی از دانشمندان هم تصریح کرده اند درست نیست؛ زیرا سطح زمین به اندازه ای وسیع است که به ۵۰۰ میلیون کیلومتر بالغ می شود و اگر آن را به طور تساوی میان جمعیت فعلی روی زمین تقسیم کنیم، به هر فردی ۵ هکتار از خشکی و تقریباً ۱۲ هکتار از دریاها می رسد. به علاوه گنج های فراوان و معادن بسیار زیادی در آن قرار داده شده است. در این صورت اگر تمام قدرت های علمی و امکانات صنعتی خود را در راه بهره برداری از این منابع خداداد به کار بیندازند، زمین می تواند چندین برابر جمعیت کنونی را به طور کامل اداره کند. – نوری همدانی، حسین، جهان آفرین، ص288.
صاحب نظران می گویند اگر در این مملکت (ایران) رودخانه ها سدبندی شود، زمین های بایر آباد گردند، از تمام زمین های زراعتی به خوبی استفاده شود، صید ماهی به صورت صحیح اداره گردد و سطح فکر مردم بالا برود، این مملکت قادر به اداره ۱۵۰ میلیون نفر خواهد بود. کشور ایران هم اکنون دچار کمبود نیروی انسانی است. در همین سال های اخیر، متجاوز از یک میلیون کارگر خارجی در نقاط مختلف کشور مشغول کار و بازار کار گرم و نیروی انسانی کمیاب بود ـ مع الوصف ـ چگونه دم از کنترل ازدیاد جمعیت می زنیم، در حالی که نیاز مبرم به نیروی انسانی داریم؟… بهتر نیست بودجه ای که در راه کنترل جمعیت مصرف می شود، در راه فراهم ساختن وسایل زندگی خانواده های فقیر مصرف گردد و به جای انسان کشی، به احیاء انسان های فقیر و بی دفاع بپردازیم؟ (سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ص 82. )
تحدید نسل نه کاری دینی و نه عقلایی است زیرا کشور ما ظرفیت ها و منابع زیادی دارد که با مدیریت درست می توانیم به کشوری قدرتمند تبدیل شویم. خانه های کم فرزند و بدون فرزند مثل زندان است و وجود فرزندان زیاد موجب شادابی خانه و خانواده است. خانه ای که در آن فرزندان زیادی هستند محیط شادی دارد و اصالت های خانوادگی آن بیشتر حفظ می شود. ایشان با اشاره به جمعیت 75 میلیونی کشور فرمود: این جمعیت قبل از انقلاب 35 میلیون بود اما اکنون که بیش از دو برابر شده است باز هم ظرفیت بیشتر جمعیت را دارد و نباید تصور شود افزایش جمعیت موجب بدبختی است. آیت الله سبحانی به وضعیت کشور چین اشاره و اظهار داشت: اگر افزایش جمعیت موجب بدبختی بود باید چینی ها فقیر و بدبخت بودند اما با مدیریت درست منابع به قدرت اقتصادی در دنیا تبدیل شده اند. (پایگاه شیعه نیوز.)
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی:
«مخالفان در کشورهای شیعه نشین همان سیاست صهیونیست ها را در مسئله زاد و ولد دنبال می کنند، به این معنا ضمن آنکه خودشان به شدت به فکر ازدیاد جمعیت هستند، اما شیعیان را به کنترل و کاهش جمعیت ترغیب می کنند»: «اینکه اکنون می بینیم در برخی از نقاط کشور جریان وهابیت فعالیت های خود را گسترده کرده و جمعیت سنی ها در این مناطق رو به فزونی گذاشته است، اینها از جمله واقعیاتی است که ما باید به درستی عمق آنها را درک کنیم و متاسفانه برخی هم به دلیل غفلت و تدابیر غلط مسئولان کشور در امر کنترل جمعیت صورت گرفته است.»
آیت الله سید محسن خرازی:
«کثرت اولاد سبب افتخار پیامبر و تقویت مسلمانان است، همان طور که در روایات صحیح فراوان و مورد اتفاق، به این مطلب تصریح شده است. البته اگر وضعیت مسلمانان به صورتی باشد که جمعیت زیاد موجب اختلال در نظام جامعه و یا سبب به وجود آمدن مفاسد می شود، فراوانی فرزند، رجحان و برتری خود را از دست می دهد» ( رهبری، حسن، کاوشی نو در فقه اسلامی، شماره 33و34، ص 31.)
شهید محمد باقر صدر:
ایشان درباره جلوگیری از رشد زاد و ولد می فرمایند: «نوع و هدف های برنامه، برحسب ضرورت ها و شرایط موضوعی هر جامعه، تعیین می گردد و از آن جا که ماهیت مشکلات و مسائل، از جایی تا جایی و از زمانی تا زمانی دیگر فرق می کند، سیاست های اقتصادی هم با یکدیگر متفاوت می باشد. فلذا در ممالک پر جمعیت، اقدامات ویژه ای متناسب با شرایط اجتماعی لازم است که در ممالک کم جمعیت تجویز نمی شود. وقتی بخواهیم عقیده اسلام را درباره نظریه افزایش جمعیت (رابرت مالتوس) بدانیم، ممکن است با در نظر گرفتن نحوه اندیشه ای که اسلام در سیاست عمومی خود، درباره تحدید توالد و تناسل دارد، بر آن آگاه شویم. (صدر، سید محمد باقر، اقتصاد ما، ع. اسپهبدی، ج1، ص13.)
شهید مطهری:
ایشان معتقد است که کنترل جمعیت نیرنگ استعماری غربیان بوده و می فرماید: «یکی از موضوعاتی که در اروپا سر و صدا راه انداخته و به همین جهت گفته اند دین به طور مطلق پایبند زندگی است و با مقتضیات و شرایط زمان تطبیق نمی کند، مسأله ازدیاد نفوس است. این مسأله، یکی دو قرن است که برای بشر مطرح است. ازدیاد نفوس از یک حد معینی را برای بشریت خطر می شمارند، لهذا پیشنهاد می کنند که جلوی موالید گرفته شود، این یک مسئله جدیدی است. این مسئله فقط در عصر ما مطرح است و در گذشته مطرح نبود؛ چون اولاً در سابق به آن پی نبرده بودند، ثانیاً در سابق ازدیاد موالید خطری نداشت، مرگ و میر طبیعی خود به خود جمعیت را کم می کرد، ولی حالا این طور نیست. جراید و مجلات، خیلی علیه ازدیاد نفوس تبلیغ می کنند، ولی این را توجه داشته باشید که مسئله ازدیاد نفوس که اسمش را می گذارند بمب جمعیت و آن قدر هم گفته اند که یک حس تنفر از بچه در این مردم ایجاد کرده اند، در کشور ما صادق نیست. یعنی کشورهای اسلامی هنوز به حد نصاب جمعیت نرسیده اند، این یک نیرنگ استعماری است که غربیان به کار می برند. درباره ایران این طور می گویند که استعداد ۶۰ میلیون جمعیت را دارد که نان بدهد، در صورتی که اکنون حداکثر ۲۵ میلیون نفر است. اسلام هرگز جلوی راه بشر یک چیزی نگذاشته است که با مقتضیات ضروری که در زمان پیش می آید بجنگد، یعنی با ضرورت های اجتماعی و اقتصادی بشر بجنگد.( خاتمیت، مرتضی مطهری، ص78 )
شهید بهشتی:
«اگر واقعاً مطالعات کارشناسان اجتماعیِ با ایمانِ با بصیرتِ واقع بینِ همه سونگر و محاسب, به این نتیجه رسید که اگر در جامعه اسلامی تیراژ فرزندان از عدد معینی بالاتر رود جان این جامعه و هستی این جامعه و سلامت این جامعه در معرض خطر است, به راحتی می توان فتوا داد که بر این امت واجب است که میزان فرزندان را در حد معیّن نگه دارد; چون ما با نصوص اسلامی فراوان دریافته ایم که جان جامعه از جان فرد محترم تر است. (بهشتی، سید محمد، بهداشت و تنظیم خانواده، ص31.)
«ویلیامسون» (۲۰۰۹) در نتایج تحقیق های خود بیان کرده است: مشکلات اقتصادی ، نو شدن زندگی ها، افزایش خواسته های زن و شوهر و سهولت طلاق از عوامل تاثیرگذار بر کاهش باروری و بچه دار شدن است.
شعر:
یکی طفل دندان برآورده بود ****** پدر سر به فکرت فرو برده بود
که من نان و برگ از کجا آرمش؟ ****** مروت نباشد که بگذارمش
چو بیچاره گفت این سخن، پیش جفت ****** نگر تا زن او را چه مردانه گفت:
مخور هول ابلیس تا جان دهد ****** همان کس که دندان دهد نان دهد
تواناست آخر خداوند روز ****** که روزی رساند، تو چندین مسوز
نگارندهی کودک اندر شکم ****** نویسنده عمر و روزی است هم
خداوندگاری که عبدی خرید ****** بدارد، فکیف آن که عبد آفرید
تو را نیست این تکیه بر کردگار ****** که مملوک را بر خداوندگار
شنیدی که در روزگار قدیم ****** شدی سنگ در دست ابدال سیم
نپنداری این قول معقول نیست ***** چو راضی شدی سیم و سنگت یکی است
چو طفل اندرون دارد از حرص پاک ***** چه مشتی زرش پیش همت چه خاک
خبر ده به درویش سلطان پرست ****** که سلطان ز درویش مسکین ترست
گدا را کند یک درم سیم سیر ****** فریدون به ملک عجم نیم سیر
نگهبانی ملک و دولت بلاست ****** گدا پادشاه است و نامش گداست
گدایی که بر خاطرش بند نیست ****** به از پادشاهی که خرسند نیست
بخسبند خوش روستایی و جفت ****** به ذوقی که سلطان در ایوان نخفت
اگر پادشاه است و گر پینه دوز ****** چو خفتند گردد شب هر دو روز
چو سیلاب خواب آمد و مرد برد ****** چه بر تخت سلطان، چه بر دشت کرد
چو بینی توانگر سر از کبر مست ****** برو شکر یزدان کن ای تنگدست
نداری بحمدالله آن دسترس ****** که برخیزد از دستت آزار کس
اقتصاددانان
ساموئلسون، هارود، سولو، فلپس، کوزنتس و آرو، از جمله مهمترین چهرههای نظریهپرداز اقتصادی و از اساتید مشهور علم اقتصاد به شمار میروند که در کنار نظریهپردازی در شاخههای مختلف دانش اقتصاد، از بیکاری و تعادل عمومی تا تجارت و فقر، به بررسی و تحلیل تأثیر متغیر «جمعیت» بر اقتصاد نیز پرداختهاند و به نوعی از بزرگترین نظریهپردازان در این حوزه شناخته میشوند. یادداشت حاضر به قلم دکتر نورالله صالحی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات کرمان، به مروری بر ادبیات دانش اقتصاد در ارتباط با رشد جمعیت و ابعاد مختلف آن و سازوکار ارتباط رشد جمعیت و رشد اقتصاد پرداخته است.
جمعیت -به معنی کمیّت تجمعی انسان- همواره از موضوعات مهم علم اقتصاد بوده و حجم جمعیت و آهنگ تغییرات آن و تأثیرات این دو بر دیگر متغیرهای اقتصادی، در مطالعات انجامشده به شکلهای مختلفی بررسی شده است. در واقع با توجه به اینکه اندازهی جمعیت و تغییرات آن تأثیر بسیار مهمی بر رشد و توسعهی اقتصادی دارد، بسیاری از مطالعات صورتگرفته در علم اقتصاد به نوعی بر این موضوع تمرکز دارد.
پل ساموئلسون، برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۰ میلادی، در سال ۱۹۵۸ در مجلهی اقتصاد سیاسی، مقالهای با عنوان «یک مدل دقیق وام مصرفی با یا بدون قرارداد اجتماعی پول» چاپ کرد. وی در این مقاله که دستاورد عظیمی را به دنبال داشت، اثبات نمود که بهترین عامل تحرک و تکامل اقتصاد «نرخ باروری انسانی» است.
نظریهی «هارود» -از روی هارود، اقتصاددان انگلیسی پیرو مکتب کینز، که تا مدتها کتاب «اقتصاد بینالملل» او در دانشگاهها تدریس میشد- نیز رشد جمعیت را عامل رشد طبیعی اقتصاد عنوان میکند. بر اساس این نظریه، سیاستگذاران اقتصادی باید به گونهای برنامهریزی کنند که نرخهای رشد واقعی با نرخ رشد طبیعی تنظیم شود. از نظر هارود، در نظام اقتصادی بازار، امکان تعادل بازار تقریباً منتفی است، زیرا سه نرخ طبیعی، واقعی و تضمینی، تعیینکنندههای متفاوتی دارند و هریک جداگانه محاسبه میشوند. پس امکان برابرشدن این سه نرخ رشد در اقتصاد بازار بسیار بعید است. بنابراین ممکن است رشد جمعیت به صورت مازاد ظرفیت بروز کند (زیرا معمولاً نرخ رشد واقعی، پایینتر از نرخ رشد طبیعی قرار میگیرد.) البته نمیتوان نتیجه گرفت که برای از بین بردن شکاف بین رشد طبیعی (ناشی از جمعیت) و رشد واقعی، باید نرخ رشد طبیعی (نرخ رشد جمعیت) را کاهش داد، بلکه وارون این گزاره نتیجه میشود.
در نظریهی «سولو» -از رابرت سولو، اقتصاددان مشهور آمریکایی که در سال ۱۹۸۷ موفق به دریافت جایزه نوبل در اقتصاد شد- وجود یک نرخ رشد مثبت برای جمعیت، به منظور توضیح فرایند رشد اقتصادی ضروری است، اما یک بار که سیستم اقتصادی بر اساس یک نرخ برونزای رشد جمعیت، مسیر رشد خود را مشخص کرد، هر افزایشی در نرخ رشد جمعیت (نسبت به نرخ قبلی) ذخیرهی سرمایهی سرانه و تولید سرانهی کمتری در وضعیت تعادلی اولی را برای اقتصاد رقم خواهد زد، لیکن رشد پایا و توان اقتصادی بالاتری را به وجود میآورد (سولو، ۱۹۵۶(
قاعده فلپس
نظریهی دیگری که بر اساس آن میتوان دربارهی اثر جمعیت بر رشد اقتصادی استدلال کرد، قاعدهای منسوب به «فلپس» است. ادموند فلپس –عضو برجسته انجمن اقتصاد آمریکا و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۶- در این باره میکوشد از طریق درونزاکردن نرخ پسانداز، بهترین نرخ را برای پسانداز بیابد. او در این پیجویی، به رابطهی دقیق بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت دست مییابد که به «قاعدهی طلایی رشد» مشهور است. بر اساس قاعدهی طلایی، کارایی نهایی سرمایه با نرخ رشد جمعیت برابر است. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی تابع مستقیم نرخ رشد جمعیت است. این نظریه را اقتصاددانان دیگری مانند موریس اله (۱۹۶۱)، سوان (۱۹۵۶) و مید (۱۹۶۱ و ۱۹۶۳) نیز تأیید کردهاند.
از سوی دیگر و با وجودی که از برخی مطالعات نئوکلاسیک اشتباهاً چنین استفاده میشود که جمعیت بالاتر به معنی درآمد سرانهی پایینتر است، اما سیمون کوزنتس –اقتصاددان آمریکایی و برنده جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۱- با بررسی آهنگ رشد درآمد سرانه و آهنگ رشد جمعیت در کشورهای مختلف، به این نتیجه رسیده که همبستگی معنیداری بین این دو وجود ندارد. در سطح خانوار و تصمیم برای باروری نیز نتایج مطالعات و تحلیلها مؤید همین دیدگاه است (لی۲۰۰۹(
همچنین کنت آرو –اقتصاددان آمریکایی و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۲- و همکارانش (۲۰۰۳) در خصوص رشد جمعیت اظهار نظر دقیق دیگری دارند. بر طبق نظر اینها، جمعیت یک متغیر وضعیتی است و نه یک متغیر کنترلی. در این نظریه، جمعیت شکلی از سرمایه است و بنابراین باید آن را به صورت یک متغیر وضعیتی در مدل برنامهریزی وارد کرد. بر این اساس، با کنترل جمعیت، رشد اقتصادی کنترل و محدود میشود. به این ترتیب، برنامهریز اقتصادی باید اقتصاد را متناسب با جمعیت تنظیم کند (و نه عکس آن). ارو و همکارانش، فرض برونزا بودن جمعیت را کنار گذاشته و کوشیدهاند تغییرات ایجادشده در سیستم به دلیل تغییرات رشد جمعیت را بررسی کنند. از نظر آنها اگر ارزش زندگی از دیدگاه اقتصادی مثبت باشد، (مثبتبودن ارزش زندگی در قالب یک تابع بین زمانی تعریف میشود)، به این معنی که افزایش جمعیت سبب رشد ارزش جمعیت خواهد شد. بنابراین هنگامی که ارزش زندگی از دیدگاه اقتصادی مثبت است، افزایش جمعیت به توسعهی پایدار کمک خواهد کرد.
نرخ باروری، موتور محرک رشد اقتصادی
نظریهی «مالتوس» -اقتصاددان شهیر انگلیسی در قرن ۱۹- در توضیح وقایع جمعیتی تا اوایل قرن نوزدهم صادق است، اما این نظریه در بیان دلیل همزمانی کاهش آهنگ باروری و آهنگ بالای رشد اقتصادی ناتوان است. طبق نظریهی اقتصاد نئوکلاسیک، در تحلیل تصمیمگیری خانوار برای باروری، فرزندان به عنوان اقلام نرمالی در مدل وارد میشوند که با گسترش درآمد و قدرت خرید خانوار (افزایش امکانات انتخاب) تعداد بیشتری فرزند مورد تقاضا خواهد بود، اما وقایع نشان میدهند که عکس این مسأله صادق است. در نیمهی دوم قرن بیستم افرادی همچون گری بکر –نظریهپرداز «سرمایه انسانی» و برنده جایزهی نوبل اقتصادی در سال ۱۹۹۲-و لوئیس –اقتصاددان و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد در سال ۱۹۷۹- با طرح مسألهی «مبادلهی کیفیت-کمیّت در تصمیم برای باروری»، به این مسأله پرداختهاند.
آنچه که اکنون در مدلهای رشد به عنوان موتور رشد اقتصادی مطرح میگردد، تنها سرمایهی فیزیکی نیست. حتی به طور تلویحی مسائلی همچون سرمایهی انسانی و متوسط دانش انسانی در جامعه نیز در حال کنار گذاشتهشدن است. اقتصاددانان اکنون مستقیماً به سراغ اصل موضوع، یعنی خود انسان و کمیّت جمعیت رفتهاند. از این رو مدلهایی که اکنون در رشد اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرند، نرخ باروری را موتور و محرک رشد اقتصادی در نظر میگیرند. به زبان فنیتر میتوان گفت همهی مدلهای رشد پایدار به نوعی خطی هستند و ادبیات رشد درونزا را میتوان به عنوان ادبیاتی مطرح کرد که به دنبال معادلهی دیفرانسیلی مناسبی برای رشد اقتصادی است.
در طول ۵۰ سال اخیر، مطالعات بسیاری روی مباحث رشد اقتصادی صورت گرفته است. آنچه پژوهشگران به دنبال آن بودهاند، شناخت علل رشد اقتصادی و تبیین موتور محرکهی آن در کشورهای مختلف بوده است. جدیدترین تحقیقات روی مسألهی تأثیر «تحقیق و توسعه»۱ و سرمایهی انسانی۲ بر رشد اقتصادی دانشمحور۳ تأکید دارد. آنچه که در زمینههای نامبرده مشترک است، نقش انسان و کیفیت آن بر رشد اقتصادی است. هدف همهی اینها نیز تولید فناوری نوین برای تولید کالای جدیدتر یا بهبود روشهای کالاهای قدیمی است.
هفت صنعت کلیدی آینده جهان
همه میدانند که درگذشته مزیت نسبی، تابعی از منابع طبیعی خداداد و نسبتهای عوامل تولید (ضریب سرمایه به کار) بود. اما اکنون دانستن این نکته جالب است که باور رایج در جهان اقتصاد این است که هفت صنعت کلیدی چند دههی آینده عبارت خواهد بود از: میکروالکترونیک، بیوتکنولوژی، صنایع تولید مواد جدید، هوانوردی غیر نظامی، مخابرات، رباتها، کامپیوتر و نرمافزار آن. همهی این صنایع متکی بر نیروی فکری است و هریک از اینها میتواند در هر جای دنیا مستقر گردد. حال اینکه عملاً استقرار این صنایع در هرکجا، بستگی به این دارد که چه کسی بتواند نیروی فکری لازم برای استقرار آنها را سازمان دهد.
در قرنی که پیش روی ما است، مزیت نسبی را انسان میآفریند. پس با نگرشی درست به انسان، او یک نیروی خلاق و تولیدکننده است. از آنجا که مزیت نسبی همراه با دانش فنی توسط انسان پدید میآید، تحقیقات -علاوه بر تأثیر مهارت و آموزش او در رشد اقتصادی- رویکردی نوین نیز یافته که بررسی و تأکید بر نقش، اندازه و رشد جمعیت بر رشد اقتصادی، از آن جمله است. از این رو است که نظریهای نو در پژوهشها شکل گرفته است.
اما چرا در برخی تحلیلها، رشد جمعیت را به عنوان یک تهدید ارزیابی میکنند؟ زیرا به خاطر بیعدالتی اجتماعی حاکم بر کشورهای مختلف، همیشه قسمتی از جامعه در حال افزایش پرداخت سود و درآمد خود هستند و از طرف دیگر، درآمد سرانهی واقعی بسیاری از مردم کاهش مییابد. این کاهش قدرت خرید سبب کاهش تقاضای موجود در بازار میشود. در مواجهه با کاهش اندازهی بازار، تولید نیز کاهش مییابد و اقتصاد وارد مسیر ناپایدار میگردد؛ لذا بینظمیها جایگزین طرحها و برنامههای ازقبل پیشبینیشده میگردد. قیمتها بالا میروند و تورم، جدالی دائم را با زندگی مردم آغاز میکند. تولید کمتر از ظرفیت، تحریم، اخراج موقت، بستهشدن شرکتها، کمخرجی، بیماریهای صنعتی و غیره رخ میدهند و در اینجا است که تبلیغات و تشریفات اداری برای تولید بیشتر مضحک جلوه میکند.
فلپس به رابطهی دقیق بین رشد اقتصادی و رشد جمعیت دست مییابد که به «قاعدهی طلایی رشد» مشهور است. بر اساس قاعدهی طلایی، کارایی نهایی سرمایه با نرخ رشد جمعیت برابر است. به عبارت دیگر، رشد اقتصادی تابع مستقیم نرخ رشد جمعیت است. این نظریه را اقتصاددانان دیگری مانند موریس اله، سوان و مید نیز تأیید کردهاند.
اما سیاستگذاران در این حال مجبورند که از برنامههای خروج یا کاهش نیروی کار و مسائلی از این دست برای حل مشکلات فوق استفاده کنند و نهایتاً چنان وضعیتی بر اجتماع حاکم خواهد شد که سبب میشود انسان به عنوان مشکل و نیروی انسانی به عنوان یک تهدیدکننده دیده شود، پس رشد جمعیت نیز به مثابه رشد مشکلات تلقی گردد. در اینجاست که مدیران و سیاستگذاران همهی کمکاریها و سوء مدیریتشان را به نرخ بالای تولید و رشد سریع جمعیت به عنوان مهمترین مشکل نسبت میدهند. در نقد دیدگاه مالتوس (و بسیاری از اقتصاددانان) نیز همین بس که او فقر و رنج تودهی مردم را ناشی از قوانین طبیعی و رشد جمعیت میپنداشت و نه از بیعدالتی اجتماعی و نبود یا کمبود نهادهای اصلاحگرانه در درون جوامع مختلف.
در حال حاضر، متوسط نرخ رشد سالانهی جمعیت در کشورهای در حال توسعه حدود ۱/۲ درصد است. این در حالی است که نرخ رشد سالانهی جمعیت در اکثر کشورهای توسعهیافته حدود ۰/۶ درصد است. در چند سال گذشته سیاستهای کنترل جمعیت در کشورهای در حال توسعه به نتیجه رسیده و نرخ رشد جمعیتشان کاهش یافته است. ظاهراً به نظر میرسد کشورهای پیشرفته توانستهاند جلوی افزایش بیش از اندازهی جمعیتشان را بگیرند، اما حقیقت این است که کشورهای توسعهیافته و برخی کشورهای در حال توسعه این زنگ خطر را برای خود به صدا درآوردهاند که با پایینآمدن بیش از حد نرخ رشد جمعیت و پیرشدن آن، نرخ زاد و ولد آنچنان پایین آمده که در آینده قادر به جبران آن نخواهند بود و باعث انحطاط اجتماعی و روند کاهشی جمعیت آنها خواهد شد. لذا این کشورها بهتازگی مشوقهای بسیاری را برای افزایش جمعیت و تولد نوزادان در نظر گرفتهاند. بنابراین ضرورت ارزیابی در سیاستهای کنترل جمعیت مورد تأکید قرار گرفته است.
در دههی هفتاد میلادی، رشتهی «ارتباطات سلامت عمومی» در دانشگاه جان هاپکینز تأسیس شد. تحقیقات این رشته در یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و این دانشگاه، از سال ۱۹۴۸ آغاز شده بود. اولین هدف برنامهی تنظیم خانواده، جمعیتهای غیر سفیدپوست ساکن در آمریکا بود. در سال ۱۹۶۶ در تمام بیمارستانهای مربوط به سرخپوستان، برنامهی عقیمسازی در دستور کار قرار گرفت.
تحولات فرهنگی و جمعیت آمریکا
دوران تازهی پس از رنسانس و انقلاب صنعتی، بههمراه همهی مواهبی که برای دولتهای طماع مغربزمین داشت، فرهنگی جدید را بههمراه میآورد که طی آن، مفاهیمی مثل مادری، خانواده و… دستخوش تغییر و تحول قرار گرفته بود. در این دوران با استفاده از پوشش برابری حقوق زن و مرد، از زنان بهعنوان نیروهای کار ارزان و مطیع استفاده میکردند و همچنین با پشت سر گذاشتن قیود مذهبی دوران قرون وسطا، به ترویج بیبندوباری و آزادی دور از تمدن و ترویج برهنگی زنان و تضعیف خانواده به نام آزادی زن پرداخته میشد؛ فرایندی که از پیامدهای دیگر آن، تضعیف بنای خانواده و ترویج روابط بیبندوبار زن و مرد و… را میتوان نام برد. طبیعی است که در این دوران و بهمرور ارزش مقولاتی مثل مادری و فرزندآوری بیش از پیش تضعیف شد. به اینصورت که فمینیسم رادیکال بهعنوان یکی از جنبشهای فکری زادهی این روند در قرن ۱۹، پیشنهاد میدهد که تکنولوژی «تولید بچههای آزمایشگاهی» میتواند یک فرصت بینظیر برای زنان فراهم کند تا از وابستگی بیولوژیک خود به مردان رها گردند و به افرادی مستقل و خودمتکی تبدیل شوند.۲
با وجود بحرانهای اجتماعی شدیدی که در این کشور وجود دارد، از جمله بحران عاطفی شدید در خانوادهها که رتبهی سوم طلاق در جهان را برای این کشور بههمراه آورده است۳ و با توجه به رواج انحرافاتی مثل روابط آزاد جنسی زن و مرد، همجنسگرایی و… بسیار جالب توجه است که همچنان کشور آمریکا، به لطف نرخ مهاجرت و فرزندآوری بالا، از جمله پرجمعیتترین کشورها است. در حال حاضر این کشور بهعنوان سومین کشور پرجمعیت دنیا پس از چین و هند قرار دارد.۴ بر اساس برآورد ادارهی سرشماری ایالات متحده، جمعیت آمریکا در طول ۳۹ سال، از ۲۰۰ میلیون نفر به ۳۰۰ میلیون نفر در سال ۲۰۰۶ افزایش یافته است. در سال ۱۹۱۵، ایالات متحده رسیدن جمعیتش به سطح ۱۰۰ میلیون نفر و در سال ۱۹۶۷، رسیدن جمعیتش به ۲۰۰ میلیون نفر را جشن گرفت. در حال حاضر اندازهی متوسط یک خانوادهی آمریکایی ۲.۶ نفر است و طبق آخرین گزارش رسمی ادارهی سرشماری این کشور در اکتبر ۲۰۱۲، جمعیت این کشور بالغ بر ۳۱۵ میلیون نفر شده است و بر اساس گزارش تغییرات خانواده و زندگی۵ مرکز سرشماری دولتی آمریکا در سال ۲۰۱۲، در این کشور بالغ بر دو میلیون و ۴۰۰ هزار خانواده با تعداد چهار فرزند و بیشتر وجود دارند.
برنامههای آمریکا برای جمعیت جهان
در طول تاریخ دولتهای بشری، همواره ازدیاد نفوس ملاک برتری و قدرت دولتها و ملتها از یکدیگر بوده است. البته در کنار این مفهوم، تسلط بر نفوس دیگر اقوام و ملتها نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ موضوعی که شاید دلیل بسیاری از جنگهای تجاوزکارانه در تاریخ بوده است. البته مسلم است که شیوههای کشتار مرسوم در آغاز ورود نسل اول آمریکاییها به این کشور، در دورههای بعد و پس از تشکیل یک دولت بزرگ و قدرتمند، از سوی افکار عمومی دنیا قابل قبول نیست. پس این کشور برای گسترش نفوذ و کنترل بر مناطق دیگر جهان، باید نسبت به گذشته، بهدنبال شیوههای نو و موجهتری باشد. به عبارت دیگر، یکی از استراتژیهای نوین جنگ، کاهش و به عبارت دقیقتر، کنترل جمعیت دشمن است. ژاکلین کاسون (Jacqueline Kasun) در کتاب «جنگ علیه جمعیت» (The War Against Populations) نشان میدهد که کنترل جمعیت جهانی کاملاً منطبق بر پارامترهای دکترین نظامی و یک جنگ تمامعیار است.۶
قراین تاریخی نمایانگر آن است که ورود برنامهی تنظیم خانواده توسط کارشناسان آمریکایی، در زمانی به کشورهای بهاصطلاح جهانسوم یا مسلمان شروع شد که در همان ایام، بحث تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در آمریکا و غرب تعطیل شده بود.
در طی دههی هفتاد میلادی، رشتهی دانشگاهی «ارتباطات سلامت عمومی» در دانشگاه جان هاپکینز تأسیس شد. تحقیقات اولیهی این رشته در یک قرارداد پژوهشی میان ارتش آمریکا و این دانشگاه، از سال ۱۹۴۸ آغاز شده بود. هدف این رشته، ارائهی یک برنامهی هماهنگ جهانی برای کاهش جمعیت کشورهای کمترتوسعهیافته است. این برنامه با پشتوانهی آمریکا و با همکاری بسیاری از سازمانهای بینالمللی، با عناوینی زیبا و جذاب چون «تنظیم خانواده» در این کشورها ترویج و عملیاتی شده است. اولین هدف برنامهی تنظیم خانواده، جمعیتهای غیرسفیدپوست و جهانسومی ساکن در آمریکا و اولین قربانیان آن، سرخپوستهای بومی آمریکا بودند. در سال ۱۹۶۶ در تمام بیمارستانهای مربوط به سرخپوستان، برنامهی عقیمسازی در دستور کار قرار گرفت و تا سال ۱۹۷۷ حدود یکچهارم زنان سرخپوستی که به هر دلیل به بیمارستان در اوکلاهاما مراجعه کرده بودند، عقیم شدند.۷
افزایش جمعیت خوب، افزایش جمعیت بد
قراین تاریخی نمایانگر آن است که ورود برنامهی تنظیم خانواده توسط کارشناسان آمریکایی، در زمانی به کشورهای بهاصطلاح جهانسوم یا مسلمان شروع شد که در همان ایام، بحث تنظیم خانواده و کنترل جمعیت در آمریکا و غرب تعطیل شده بود و نحوهی فعالیت آنان برای آنکه در جوامع حساسیت ایجاد نشود، بهطور مخفیانه و زیرزمینی شروع شده و همزمان با ترویج برنامههای تنظیم خانواده، بحث اشتغال زنان و ایجاد مهدکودکها و قانون بازنشستگی نیز دنبال میشده است. این دوگانگی در عمل به سیاستهای جمعیتی بهگونهای رخ میداد که همزمان با اوج کمکهای صندوق جمعیت سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی به کشورهای آسیایی برای گسترش خدمات جلوگیری از بارداری، دولت آمریکا این سیاستها را بهطور کامل رد میکرد.
خانم دکتر نفیس صدیق، مدیرکل اجرایی صندوق ملل متحد در امور جمعیت، که در دههی ۹۰ میلادی برای اجرای این طرح به یکی از کشورهای آسیایی آمده بود، در انتهای سفرش گفت: «من خوشحالم که مقامات مسئول ایران این برنامه را پذیرفتهاند و برای پیشبرد آن میکوشند. در بسیاری از کشورهای دیگر، کار به این آسانیها نیست. من متأسفم که از کشوری (آمریکا) آمدهام که حتی رئیسجمهور آن (یعنی بوش) با برنامهی بهداشت خانواده و تنظیم خانواده مخالف است.»۸
با وجود بحرانهای اجتماعی از جمله بحران عاطفی شدید در آمریکا که رتبهی سوم طلاق در جهان را برای این کشور بههمراه آورده و با وجود انحرافاتی مثل روابط آزاد جنسی و همجنسگرایی، بسیار جالب است که کشور آمریکا، به لطف نرخ مهاجرت و فرزندآوری بالا، از پرجمعیتترین کشورها است. در حال حاضر بالغ بر دو میلیون و ۴۰۰ هزار خانواده با تعداد چهار فرزند و بیشتر در این کشور وجود دارد.
جهان در مبارزه با بحران
بیمارستانهاى استونى براى تولد شمار زیادى از نوزادان مهیا مىشوند. بخشهاى جدید زایمان از فضاى اختصاصیافته به سایر بخشها پدید مىآیند. بیمارستانهاى ما آمادهاند. ما تخت کافى خواهیم داشت. افزایش ناگهانى زادوولد در استونى در پى افزایش شدید «حق اولاد» در اول ژانویه صورت مىپذیرد که بر اساس آن دولت موظف است حقوق کامل مادران را به مدت ۱۲ ماه بپردازد.» “اوا ماریاناین” پزشک ۳۰ سالهی استونیایی۹
بر اساس آنچه گفته شد، کشورهای مختلف جهان از جمله کشورهای بلوک غرب در ۱۰۰ سال گذشته تاکنون دو دسته سیاست دربارهی جمعیت کشورشان داشتهاند. دستهی اول سیاستهای انقباضی جمعیت که پس از رشد سریع جمعیت به واسطهی رشد علم پزشکی و سطح عمومی بهداشت در کشورهای مختلف رخ داد. سیاستهای مذکور به همراه سایر ویژگیها و الزامات زندگی مدرن، زندگی بشر را بهگونهای رقم زد که خانواده بهعنوان اصیلترین میراث بشری انسانها در طول تاریخ را به اضمحلال و سراشیبی نابودی کشاند. معضلات فرهنگی همچون رواج روحیات اشرافیگری و رفاهزدگی، تجرد طولانیمدت جوانان، ایجاد و رواج مراکز نگهداری سالمندان، گسترش دوستیهای پیش از ازدواج و رواج ازدواجهای بدون ضابطه، قبحزدایی و رواج بیسابقهی نگاه ابزاری و جنسی به هویت زن، رواج تحصیلات نامرتبط و بیمورد برای دختران و همچنین اشتغال زنان در کارهایی بهدور از شأن و لطافت زنانهی ذاتی آنها و … را میتوان از معضلات زاده یا همراه با این نگاه بشر به جمعیت و فرزندآوری دانست.
اما این سیاستها پس از چند دهه از سوی این دولتها متوقف شدند و دستهی دوم سیاستها یعنی سیاستهای تشویقی جمعیت در دستور کار قرار گرفت؛ بهعنوان مثال در فرانسه سیاستهاى خانواده چند دهه قدمت دارند، از جمله پرداخت مزایاى ویژه به والدین داراى سه فرزند و بیشتر و ارائهی یارانههاى گسترده مراقبت از فرزند. نکتهی قابل توجه در تجربهی چند اجرای سیاستهای تشویقی جمعیت در کشورهایی همچون فرانسه، ایتالیا، انگلیس و غیره عملاً چیزی جز تغییرات کوتاهمدت در میزان باروری را نشان نداده است؛ تا جایی که بر اساس تخمین گزارش حزب محافظهکار انگلیس، اتحادیهی اروپا براى حفاظت از جمعیت جوانش تا سال ۲۰۵۰ به ۷۰۰ میلیون مهاجر نیاز دارد، که هدف بسیار دور از ذهنی بهنظر میرسد؛ بهخصوص اینکه اکثر مهاجران هم همان عادات بارورى سایر اروپاییان را پیروی مىکنند. بنابراین باید علاج واقعی این بحران را در تغییر نگرشهای عامهی مردم به مفاهیمی همچون مادری و ارزشهای فرزند و فرزندآوری دانست.
سایر کشورها
سنگاپور؛ 15 هزار دلار به ازای هر فرزند سنگاپور از جمله کشورهای تازه توسعهیافته است که میزان موالید در آن 0.78 فرزند به ازای هر زن است و جمعیت این کشور با شیبی تند رو به کاهش. مقامات سنگاپور مجموعهای از اقدامات تبلیغی و فرهنگساز و بستههای مشوق اقتصادی را برای حل این معضل ارائه کردهاند. شهروندان سنگاپوری روزانه تا 11ساعت مشغول کار هستند و بچهدار شدن و تشکیل خانوادههای پرجمعیت برایشان در اولویت نیست. البته این معضل طبق سالنامه اطلاعات جهان سازمان سیا، کشورهای پیشرفته این ناحیه از آسیا نظیر هنگکنگ، تایوان، کرهجنوبی نیز همراه سنگاپور پایینترین میزان زاد و ولد در میان کشورهای جهان را دارند. اما دولت سنگاپور وزارت توسعه اجتماعی، جوانان و ورزش را مأمور تسریع و تسهیل ازدواج جوانان و تشویق زوجهای جوان به فرزندآوری کرده است . وزارت ورزش و جوانان سنگاپور بدین منظور سازوکاری را هم برای معرفی جوانانی که تصمیم به ازدواج دارند به یکدیگر تعیین کرده است و از مرحله انتخاب همسر تا تولد فرزندان قدم به قدم سیاستهای تشویقی را اجرا میکند. این سیاستها حتی تا طراحی خانههای شهروندان این کشور نیز پیش رفته است. بدینترتیب که دولت در ساخت آپارتمانهای کوچک تکخوابه محدودیتهایی وضع کرد تا جای خالی فرزند در خانه زوجهای جوان بیشتر احساس شود. دولت سنگاپور سالانه1.3 میلیارد دلار برای تشویق شهروندانش به ازدواج و تولید مثل هزینه میکند که از جمله مهمترین بستههای اقتصادی میتوان به کمک بلاعوض 15 هزار دلاری به ازای تولد هر فرزند، معافیتهای مالیاتی و افزایش زمان مرخصی زایمان اشاره کرد.
کره جنوبی؛ مرخصی اجباری در روز خانواده کره جنوبی با نرخ 1.2 فرزند به ازای هر زن دیگر کشور توسعه یافته شرق آسیاست که با کاهش و پیری جمعیت روبروست. این میزان کاهش جمعیت حتی از چین نیز که سیاست تکفرزندی را به اجرا گذاشت، بیشتر است. کره جنوبی نیز همانند ایران در دهه 70 و 80 میلادی سیاستهای سختگیرانهای برای کنترل جمعیت و تکفرزندی در پیش گرفت اما امروز با مشکل پیری روبروست. مهمترین مانع بر سر راه زوجهای کرهای امروز بدهی سنگین خانوادههاست که انگیزه بچهدار شدن و تحمل هزینههای بیشتر را به حداقل رسانده است. یکی از مهمترین دغدغههای خانوادهها تأمین مخارج سلامت و آموزش فرزندان است، ازین رو دولت کره جنوبی متعهد شده است هزینههای مراکز دولتی نگهداری کودک – مهدکودکها – را به نصف کاهش دهد و همچنین با در پیش گرفتن سیاستهای فرهنگی، در تغییر الگوی مدرک-محور بودن و رابطه تحصیلات عالی و موفقیت دارد.
علاوه بر این، کره جنوبی مشوقهای اقتصادی را نیز در نظر گرفته است. از هدایای نقدی به ازای هر فرزند بیشتر تا ابتکاراتی چون روز خانواده. براساس این اقدام ابتکاری وزارت سلامت کره جنوبی، سومین چهارشنبه هر ماه “روز خانواده” نام گرفته است و در این روز چراغ تمام ادارات رأس ساعت 19 خاموش خواهد شد و تمامی کارمندان باید زودتر از همیشه به منزل رفته و در کنار خانواده خود باشند. به گفته مقامات کرهای، تحکیم پیوندهای خانوادگی موجب افزایش اشتیاق زوجها به فرزندآوری بیشتر میشود. همچنین دولت کره جنوبی برای آندسته از مادرانی که بدلیل سختیهای دوران بارداری رغبتی به باردار شدن ندارند، برای زوجهایی که لحاق خارج از رحم را انتخاب کنند، 3 هزار دلار پاداش در نظر گرفته است.
روسیه؛ روز ملی حاملگی فدراسیون روسیه نیز از دهه 1990 میلادی با کاهش زاد و ولد و افزایش مرگ و میر (که یکی از عوامل آن شیوع استفاده از الکل است) مواجه شده است. در سال 2007 دولت روسیه روز 12 سپتامبر را “روز ملی حاملگی” قرار داده است به امید اینکه با تعطیلی این روز و ایجاد انگیزه ملی و وطن پرستانه در زوج های جوان، آن ها اقدام به فرزندآوری کنند. علاوه بر این اقدام فرهنگی، مادرانی که در این روز فرزندشان به دنیا بیاید شانس برنده شدن یخچال فریزر، وجه نقد و حتی خودرو خواهند داشت.
همچنین در برخی از مناطق روسیه برای تولد هر فرزند مبلغ 250 هزار روبل (معادل 10 هزار دلار) هدیه نقدی نیز در نظر گرفته شده است. بنابر گزارش موسسه فوربز، بررسی آمار رشد جمعیت روسیه نشان میدهد این سیاستها چندان بیاثر نبوده است و این کشور توانسته است در سال 2012 ایالات متحده را در رشد جمعیت پشت سر بگذارد. با توجه به پراکندگی جمعیت روسیه نسبت به وسعت این کشور پیش بینی شده بود در صورت عدم حل مشکل کاهش جمعیت، تا سال 2050 جمعیت این کشور به 100 میلیون نفر کاهش یابد. ولادیمیر پوتین نیز در مبارزات انتخاباتی خود در سال 2011 متعهد شد طی 5 سال با سرمایهگذاری 33 میلیارد دلاری، زاد و ولد این کشور را 30 درصد افزایش دهد.
ژاپن؛ مستمری سالانه و ابداع روباتهای کودک ژاپن علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با رکود اقتصادی، با نرخ پایین زاد و ولد نیز روبروست؛ کاهش جمعیت ژاپن به حدی است که کارشناسان پیشبینی کردهاند با روند کنونی تا هزار سال آینده نسل ژاپنیها منقرض خواهد شد. نرخ زاد و ولد ژاپن از سال 1975 به این سو، از به کمتر از دو فرزند به ازای هر زن رسید و هم اکنون نیز 1.39 فرزند به ازای هر زن است. جمعیت سالمندان ژاپن به حدی افزایش پیدا کرده است که در سال 2012 میزان فروش پوشک بزرگسالان از پوشک نوزادان در این کشور پیشی گرفت!
منتقدان معتقدند دولت ژاپن همچنان نسبت به کاهش و پیری جمعیت این کشور بی تفاوت هستند. از سوی دیگر یک مخترع ژاپنی برای پر کردن خلاء فرزند نوزادی پلاستیکی را ساخته است که مانند یک کودک واقعی گریه می کند، مریض می شود و درد می کشد و نسبت به ابراز احساسات والدینش واکنش نشان می دهد. سازنده این کودک که “یوتارو” نام گرفته است، امیدوار است با برانگیخته شدن احساس پدرانه و مادرانه در صاحبان این کودک روزی یک کودک واقعی بسازد!
اما دولت ژاپن آنقدر که منتقدانش میگوید هم بیکار ننشسته است تا هزار سال دیگر نسل ژاپنیها منقرض شود! مقامات این کشور سعی کردهاند با محور قرار دادن کمکهای نقدی، خانوادهها را به داشتن فرزند ترغیب کنند؛ هزینههای بالای تحصیل و بهداشت از جمله بزرگترین موانع زاد و ولد در این کشور است. دولت ژاپن از سال 2009 میلادی بسته حمایتی را پیشنهاد کرد تا خانوادهها به ازای هریک از فرزندانشان تا سن 15 سالگی، مستمری سالانه معادل 3300 دلار دریافت کنند. همچنین بهرهمندی از مزایای مراکز دولتی نگهداری کودک، تحصیل رایگان و … از جمله سیاستهای ژاپن برای تشویق زوجهای جوان به پدر یا مادر شدن است.
اما پرداختهای نقدی و کمکهای اقتصادی همه مشکل را حل نمیکند. جامعه ژاپن بطور سنتی جامعهای مرد سالار است که زنان تمام کارهای خانه را بر دوش دارند و همین موضوع، زنان ژاپنی را نسبت به بچهدار شدن بی علاقه کرده است. از این رو، تشویق مردان به مشارکت در کارهای خانه و کمک به همسرانشان از جمله اقدامات فرهنگی در این کشور برای افزایش میل به فرزندآوری بوده است. به عقیده کارشناسان این کشور، کمکهای اقتصادی میتواند به جهش ناگهانی در رشد جمعیت کمک کند اما برای داشتن رشد پایدار، توجه به مسائل فرهنگی و روابط درون خانوادهها مهمتر از مسائل اقتصادی است.
رومانی؛ تنبیه مجردها و بدون فرزندها رومانی هم مانند کشورهایی که تا کنون به آنها اشاره کردیم با کاهش زاد و ولد روبروست. اما تفاوتی که رومانی با روشهای مورد اشاره در کشورهای دیگر دارد، اتخاذ سیاستهای تنبیهی برای خانوادههایی است که بچهدار نمیشوند. در دهه 1960 میلادی رشد جمعیت در رومانی به صفر نزدیک شد که برای کشوری کمونیست با الگوهای مارکسیستی که سلامت اقتصادی را بسته به تقویت قشر کارگر میداند. ازین رو دولت از سال 1966 دست به کار شد.
دولت رومانی در انتخاب سیاست هایشان به تشویق بیشتر به سراغ تنبیه رفتند؛ در حالی که مشوقهای اقتصادی و مالیاتی برای تشویق خانوادهها به بچهدار شدن در نظر گرفته شده است، اما وزن بیشتری به تنبیه مالیاتی افرادی که از ازدواج و بچهدار شدن امتناع می ورزند داده شده است. براساس این قانون، تمام شهروندان (اعم از زن و مرد) رومانی پس از سن 25 سالگی در صورت نداشتن فرزند (چه مجرد باشند چه متأهل)، باید مالیات بپردازند که می تواند تا 20 درصد درآمد آنان را ببلعد. همچنین قوانین سختگیرانه برای طلاق و استقرار پلیس در بیمارستانها برای جلوگیری از سقط جنین به همراه توقف واردات وسایل پیشگیری از بارداری نیز از دیگر سیاستهای رومانی در این مسیر بوده است. قوانین سختگیرانه برای طلاق در دهه 60 میلادی به حدی رسید که در سال 1967 تنها به 28 زوج اجازه جدایی داده شد.
این اقدامات در همان سال اول جواب داد و زاد و ولد در رومانی از 273 هزار واقعه تولد، به بیش از 527 هزار مورد رسید. البته بدلیل سختگیرانه بودن برخی از این سیاستها، فراز و فرودهایی هم داشته که مهمترین آن کاهش دوباره رشد جمعیت در دهه 80 میلادی بود. این سختگیریها تا جایی پیش رفت که پلیس زنان را تحت مراقبتها و معاینههای دورهای قرار میداد تا در صورت محرز شدن حاملگی، تا تولد نوزاد تحت نظارت باشند. همچنین زوجهایی که برای مدت طولانی بچهدار نمیشدند از سوی کمیتهای، مورد بازخواست و رفتارهای زناشویی آنان مورد بازپرسی قرار میگرفت.
در نهایت این سیاستها در سال 1989 و با سقوط “نیکولای چائوشسکو” دبیرکل حزب کمونیست رومانی، متوقف شد. جمعیت رومانی تا سال 1991 رشدی سریع داشت اما از آن زمان، روند نزولی را در پیش گرفت. در سال 1991 جمعیت این کشور به بیش از 23 میلیون نفر رسید اما جمعیت این کشور تا سال 2011 به 20 میلیون نفر و در سال 2012 به 19 میلیون نفر کاهش یافت که مهاجرت به کشورهای غرب اروپا برای کار از جمله دلایل این کاهش شدید است. معضلات اقتصادی رومانی همچنان گریبانگیر مردم این کشور است و ریاضت اقتصادی در رومانی هم در عدم تمایل به زاد و ولد نقشی پررنگ داشته است.
کاهش شدید زاد و ولد بدلیل مشکلات اقتصادی و مهاجرت، رومانی را با پیری و کاهش جمعیت درگیر ساخته است
در سال 2013 در این کشور تنها 180 هزار نوزاد متولد شد که پایینترین میزان از زمان جنگ جهانی دوم تا کنون است. نرخ زاد و ولد هم اکنون 1.4 فرزند به ازای هر زن است که برای رهایی از معضل کنونی، این رقم باید به 2.2 فرزند برسد و با روند کنونی جمعیت این کشور تا 2016 بیش از هفت میلیون نفر کاهش خواهد یافت.
دیگر کشورهای اروپایی در فرانسه و کشورهای اسکاندیناوی که بالاترین میزان زاد و ولد در اروپا را دارا هستند، والدین حمایتهای خوبی از سوی دولت میشوند. به عنوان نمونه، یک مادر فرانسوی دست کم 16 هفته مرخصی با حقوق زایمان دریافت میکند و در عین حال نگران از دست دادن شغل خود نیست؛ حال آنکه در کشورهای دیگر از جمله ایران ما، مادرانی که از مرخصی قانونی زایمان استفاده میکنند، پس از پایان دوران مرخصی شانس چندانی برای بازگشت به محل کار خود ندارند. در فرانسه مادران برای فرزند سوم خود، به مدت یکسال ماهانه 1000 یورو مستمری دریافت میکنند.
در نروژ، مرخصی زایمان مادران 10 ماه با حقوق کامل یا یکسال با 80 درصد حقوق است. بدلیل پایداری این مشوقها که قریب به یک دهه در حال اجراست، هم اکنون نرخ زاد و ولد در نروژ به 2.1 فرزند به ازای هر زن رسیده است؛ رشد مطلوبی که جمعیت فعال یک کشور را بدون نیاز به مهاجرت نیروی کار تضمین میکند.
در اسپانیا به ازای تولد هر فرزند، 2500 یورو جایزه در نظر گرفته شده است. در آلمان نیز به پیشنهاد صدر اعظم این کشور آنگلا مرکل، برای والدینی که خانهدار و مشغول تربیت فرزند هستند، ماهانه 1800 یورو حقوق تعیین شده است.
ایرلند از سیاستهای جمعیتی این کشور میتوان به اختصاص حقوق ماهیانه به والدین براساس تعداد فرزندان اشاره کرد که برای تک فرزند150 یورو، دو فرزند 300 یورو، سه فرزند 487 یورو، چهار فرزند 671 یورو، پنج فرزند 861 یورو، شش فرزند 1048 یورو، هفت فرزند 1235 یورو و هشت فرزند 1422 یورو است. البته این مقدار به فرزندان زیر 16 سال و یا 19 سالی که به صورت تمام وقت تحصیل میکنند تعلق میگیرد.
ایران؛ مشوقهای ضعیف، اجرای ضعیفتر کشور ما نیز همانطور که در ابتدای گزارش ذکر شد، با کاهش جمعیت جوان و فعال روبروست. اما چه اقداماتی در این سالها برای تشویق خانوادهها و زوج های جوان به فرزندآوری چه کارهایی انجام شد؟ در سال 1391 شورای عالی انقلاب فرهنگی طرحی را تصویب و به دستگاههای اجرایی ابلاغ کرد که بر مبنای آن مشوقهایی همچون وام، سکه طلا، مسکن ارزان، زمین و تخفیفهای مالیاتی برای افزایش جمعیت در نظر گرفته شود. بدین منظور، دولت برای فرزند اول والدین زیر 25 سال نیم سکه، فرزند دوم یک سکه، فرزند سوم یک و نیم سکه، فرزند دوم والدین 25 تا 29 سال نیم سکه، فرزند سوم یک سکه، فرزند جهارم یک و نیم سکه، فرزند سوم والدین 30 تا 39 سال نیم سکه و برای فرزند چهارم یک سکه هدیه داده خواهد شد. واضح است که با بالارفتن سن ازدواج و رسیدن آن به 28 سال در میان پسران و 24 سال برای دختران و فاصله میان ازدواج تا فرزند اول، عملا کمتر زوجی مشمول دریافت این هدایا میشود و اساسا نیم سکه و یک سکه حتی هزینه های رفت و آمد زنان باردار به مطب و بیمارستان را هم پوشش نمی دهد، چه رسد به اینکه انگیزهای شود برای زودتر ازدواج کردن و زودتر بچهدار شدن! پیش از آن نیز در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد پرداخت یک میلیون تومان به ازای تولد هر فرزند تصویب شد که بدلیل عدم تأمین منابع مالی آن، اجرایی نشد.
دو برابر شدن “حق عائلهمندی” کارمندان و کارگران، “پرداخت پاداش اولاد به صورت ماهانه”، “اعطای مشوقهای مالیاتی به خانواده متناسب با تغییرات در بُعد خانوار” و “حمایت از طراحی، ساخت و واگذاری مسکنهای چند نسلی به خانوادههای گسترده” از دیگر مشوقهای پیش بینی شده در مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
وام ازدواج نیز از جمله مشوقهایی است که مدتهاست متوقف شده و اکنون بیش از یک و نیم میلیون زوج جوان در انتظار دریافت آن هستند و رقم آن با ارفاق! سه میلیون تومان اعلام شده است که در شرایط فعلی خاصیت تشویقی خود را از دست داده است.
از جمله دیگر مصوبات جدید قائل شدن معافیتهایی برای سربازان متأهل و دارای فرزند است. بدین ترتیب که از سال 1394 با افزایش خدمت سربازی به 24 ماه، سربازان متأهل 21 ماه خدمت خواهند کرد و به ازای هر فرزند نیز از سه ماه کسری خدمت برخوردار خواهند شد.
با توجه به اینکه خدمت سربازی به تنهایی یکی از عوامل تأخیر در ازدواج برشمرده میشود، معافیتهایی ازین دست میتواند راهگشا باشد. گرچه خدمت دوره ضرورت طی سالهای اخیر بدلیل کاهش جمعیت جوان و به تبع آن کاهش سرباز افزایش یافته است و در مورد اخیر نیز از 21 ماه به 24 ماه افزایش پیدا کرده و پس از آن 3 ماه کسری خدمت برای متأهلین در نظر گرفته شده است که در مجموع توجه به خدمت سربازی متأهلین، گامی مثبت ارزیابی میشود که تقویت آن و لحاظ کردن معافیتهای بیشتر میتواند– به عنوان یک پیش شرط سنتی – نقش بسزایی در پایین آمدن سن ازدواج داشته باشد.
* در نروژ مرخصی زوج هایی که بچه دار می شوند با دریافت 100 درصد حقوق از 47 هفته به 49 هفته و با 80 درصد حقوق از 57 هفته به 59 هفته افزایش یافته است و مادرانی که تا 30 ماه پس از تولد فرزند قبلی، فرزند دیگری به دنیا آورند، از مزایای مرخصی ویژه برخوردار خواهند شد؟
* ترکیه که نرخ باروری کل آن هم اکنون حدود چهار دهم از ما بیشتر است برای جلوگیری از پیر شدن جمعیت و افزایش نیروی کار مورد نیاز و افزایش قدرت ملی، خانواده ها را حداقل به داشتن سه فرزند ترغیب کرده است.
* در بعضی کشورها مانند آلمان، لهستان، ایتالیا، ترکمنستان وامارات متحده عربی دسترسی به روش های پیشگیری از بارداری مورد پشتیبانی قرار نمی گیرد. سیاست این کشورها حمایت از باروری مبتنی بر افزایش جمعیت است.
* کشورهایی مانند فرانسه و آلمان که سیاست ها در جهت افزایش جمعیت است، به شدت مراقبت می شود که زایمان ها به طور طبیعی اتفاق افتد و سزارین انتخابی ممنوعیت قانونی دارد.
* در کشورهای پیشرفته، سزارین یک شکست محسوب می شود نه یک موفقیت بزرگ.
* در کشورهایی سیاست کنترل جمعیت ندارند هیچگونه حمایت و خدماتی نیز از طرف دولت ارائه نمی شود.
* با وجود بهبود شرایط اقتصادی در کشورهای غربی، رفتارها و ارزش های حاکم سکولار بر بنیان خانواده، بیشترین تأثیر را بر کاهش جمعیت داشته و این باور که مشکلات اقتصادی و عدم رفاه سبب خودداری از باروری است را باطل کرده است.
* پیش بینی های جمعیتی سال 2050 در همسایگی ما عراق و افغانستان بیش از دو برابر و پاکستان نزدیک به دو برابر و حتی عربستان و رژیم غاصب صیهونیستی بیش از 1.5 برابر خواهند شد ولی جمعیت ما با تداوم وضعیت کنونی، در نهایت 25 درصد افزایش و پس از آن متوقف خواهد شد.
* هدف از ازدواج در میان قوم یهود افزایش جمعیت است.
* ازدواج نکردن و نیز با وجود استطاعت مالی و جسمی بچه دار نشدن، در مرام یهود، گناه شمرده می شود.
* شورای افزایش جمعیت رژیم غاصب صیهونیستی با همکاری کابینه که سال 1346 شمسی تأسیس شد، برای تشویق زنان به زایش بیشتر، کمک مالی چشمگیری به آنان اختصاص داده است.
* در رژیم اشغالگر قدس تعداد فرزندان مقرر شده برای هر خانواده حداقل چهار فرزند است. در این رژیم بچه زیاد موجب کاهش انواع و اقسام مالیات ها می شود؟
* در رژیم اشغالگر قدس کارمندان بازنشسته که دارای تعداد فرزندان بیشتری هستند، حقوق بیشتری دریافت می کنند.
* نظریه پردازان صیهونیستی معتقدند و تبلیغ می کنند که زنانی برای این رژیم مفیدترند که حداقل صاحب 8 فرزند باشند.
* بر اساس آخرین آمار بانک جهانی، جمعیت رژیم غاصب صیهونیستی تا سال 2000 هر ساله 8.2 درصد رشد داشته است؟ و از جمعیت 2 میلیون نفری به 7.7 میلیون رسیده است.
* هم زمان با گسترش و تشویق کاهش جمعیت در ایران در مدت زمان 2 برابر شدن جمعیت ایران، جمعیت عربستان 5 برابر شده است رتبه فرزندآوری کشورهایی مانند برزیل، ترکیه، فرانسه، انگلیس و امریکا از ما بالاتر بوده است
* کاهش نرخ باروری در ایران هم زمان با افزایش نرخ باروری در سه کشور امریکا، انگلیس و فرانسه و تشویق ایران برای ادامه این روند در دهه هفتاد بوده است.
* پنجره جمعیتی، دوره زمانی نسبتا کوتاه از تحولات جمعیتی یک کشور است که در طول آن نسبت جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر می رسد و نوعی ساختار جمعیتی مطلوب برای شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی مهیا می شود.
* پنجره جمعیتی یک فرصت منحصر به فرد طلایی است که فرصت ها و پتانسیل های زیادی را فرا روی رشد و توسعه اقتصادی کشور فراهم می کند.
* پنجره جمعیتی در تاریخ جمعیتی هر ملتی معمولا فقط یک بار اتفاق می افتد ، عمر کوتاهی دارد و اگر به درستی هدایت شود، می تواند به توسعه کشور به نحو شایان توجهی کمک کند.
* اگر پنجره جمعیتی به خوبی مدیریت نشود، به مانع بزرگی در مسیر توسعه تبدیل می شود و حتی می تواند به انحطاط یک ملت بیانجامد.
* در فرصت پنجره جمعیتی می توان برای ایجاد زیرساخت هایی در جهت ارقاء فرهنگ و علم و تربیت و تولید نیروی انسانی صالح و سالم، برنامه ریزی و سرمایه گزاری کرد.
* ایران در سال 1385 وارد پنجره جمعیتی شده است و این پنجره برای چهار دهه باز می ماند و حدود سال 1425 بسته می شود.
* اگر با وجود تغییر در سیاست کلی نظام، هم چنان شیوه کاری خود را بر اساس گذشته ادامه دهیم، با نرخ باروری کل کنونی یعنی 1,78 به جمعیت حدود 97 میلیون در سال 1420 افزایش می یابیم و پس از آن دچار رشد منفی می شویم و سپس 31 میلیون نفر با 48 درصد پیر و سالمند می شویم.
* تنها راه پیشگیری از سقوط جمعیتی، استفاده از نسل جوان و در سن باروری پنجره جمعیتی است؟
* اگر رفتار های ازدواج و باروری و باورهای نسل جوان اصلاح نشود پس از ورود به چاله جمعیتی از سال 95 به بعد به دلیل بالا رفتن سن اکثریت جامعه (جوانان امروز) امکان باروری و جبران از دست میرود.
* تمام کشورهایی که در حال حاضر پیشرفته هستند، زمانی که در حال صنعتی شدن بودند(حدود 100 سال قبل) دارای نرخ باروری بالایی بودند و به طور کلی هیچ کشوری با جمعیت کم و سالخورده و رو به زوال امکان پیشرفت ندارد.
* عواملی چون کاهش سه چهار برابری بارداری ها، افزایش سطح سواد و تحصیلات زنان و کاهش ازدواج و فرزندآوری و … در کاهش چهار برابری نرخ مرگ ومیر مادران موثر بوده است نه تنها اقدامات تنظیم خانواده.
* باز گرداندن قدرت باروری مردان پس از وازکتومی، به عمل جراحی نسبتا طولانی و بیهوشی کامل صرف هزینه بالایی نیاز دارد و هرگز پس از آن نیز نمی توان تضمین کرد که فرد بتواند بچه دار شود. حتی پس از انجام یک عمل وازوستومی موفق (عمل بازگشت وازکتومی) باز ممکن است جهت بارور شدن به درمان دارویی ویا اقدامات کمک لقاحی نیز نیاز باشد.
* پس از توبکتومی(بستن لوله های زنان) و عقیم سازی زنان امکان بازگشت و حاملگی بسیار پائین و نزدیک به صفر است. هر چند عمل جراحی برای بازکردن لوله ها امکان پذیر است ولی نتیجه آن اندک و هزینه عمل بسیار است.
* متولدین دهه 60 که پنجره جمعیتی را به روی ایران گشودند و می توانند ایران را از چاله جمعیتی خارج کنند، برای ازدواج و فرزند آوری کمتر از 6- 5 سال دیگر فرصت دارند.
* آیا می دانید طبق ماده 184 قانون جزا هر زنی که عامدا باعث سقط می گردید مجازاتی از یک تا 3 سال حبس تأدیبی داشت (قانون نظام پزشکی) ،اما متأسفانه پیگیری های وزارت بهداشت منجر به تغییر قانون و آزاد مشروط سقط جنین شد. شرط قانونی این کار زمانی بود که جان مادر در خطر باشد و کم کم این تشخیص به تمایل مادر و تشویق او از طرف پزشک و تشویق پزشک از طرف کادر مدیریتی بهداری تبدیل شد.
* کاهش بارداری مسلمانان بیش از متوسط نرخ جهانی است و ایران در صدر این کاهش است.
* ابرشتات: «کاهش باروری در جهان اسلام: تغییری فاحش کرده که در کمال تعجب کسی متوجه آن نشده است.» وی با استفاده از داده های بدست آمده از 49 کشور و قلمرو های دارای اکثریت مسلمان دریافت که به طور میانگین نرخ باروری در سال های 1975 تا 1980 و 2005 تا 2010 ، 41 درصد کاهش یافته است.
* 22 درصد از کشورها و قلمرو های مسلمان شاهد 50 درصد یا بیشتر کاهش باروری در ایران، عمان، امارات متحده عربی، الجزیره، بنگلادش، تونس، لیبی، آلبانی، قطر و کویت و در حدود 60 درصد یا بیشتر طی سه دهه گذشته بوده است.
* کاهش نرخ باروری در ایران طی 30 سال گذشته حیرت انگیز و معادل 70 درصد بوده که به گفته ایرستات «یکی از سریع ترین و چشمگیر ترین آمار های کاهش باروری در تاریخ بشر» بوده است. به گفته ابر شتات، تا سال 2000 ، نرخ باروری ایران به دو زایمان در هر زن کاهش یافته بود، که پایین تر از سطح مورد نیاز برای جایگزینی جمعیت کنونی است؟
تک فرزندی و خطر از بین رفتن نسل
تسهیل امر ازدواج از یک سو و آسیب شناسی چرایی جدایی زوج ها و جلوگیری از افزایش آن از سوی دیگر، از نکات بسیار مهمی است که در افزایش نرخ باروری و رشد جمعیت تاثیر زیادی دارد.
تغییر شکل الگوی خانواده نه تنها موجب از بین رفتن انسجام خانواده می شود، بلکه در آینده افرادی منزوی، منفعل و افسرده به جامعه وارد می شود. فرد مجبور است به تنهایی با مشکل ها مبارزه کند. سنت ها و میهمانی های مخصوص ایرانی ها که افراد فامیل را به دور خود جمع می کند از بین می رود و افراد همچون ماشین هایی فقط و فقط به خود و کار خود فکر می کنند.
کاهش باروری در ظاهر مشکل های اقتصادی خانواده را کمتر می کند ولی در باطن صدمه و لطمه ی بزرگی بر پیکره ی جامعه وارد می کند که رهاورد آن پیدایش نسلی بی تفاوت و بی انگیزه است. انسان موجودی اجتماعی است و برای زندگی نیازمند افراد دیگر است. انسان نیاز به همدردی، دلسوزی و کمک اطرافیان نزدیک خود دارد و اگر کاهش باروری با رویه ی تک فرزندی ادامه یابد، دیگر هیچ شخص دلسوزی در اطراف انسان نخواهد ماند تا وی را یاری بخشد. از دیگر آسیب های تک فرزندی از بین رفتن فرهنگ خانواده است. فرزندان همواره حافظ فرهنگ و سنت خانوادگی هستند و آن را از گذشتگان به آیندگان خود انتقال می دادند.
به طور کلی باید گفت برای جلوگیری از کاهش بیشتر رشد جمعیت، نرخ باروری جامعه که در حال حاضر 1.6 است، باید حداقل تا 2.1 افزایش پیدا کند تا به نرخ جایگزین جمعیت برسد. این در حالی است که برای رسیدن به جمعیت ۱۵۰ میلیونی، بدون تردید نیاز به افزایش نرخ باروی به عددی بیشتر از 2.1 است.
“پیری عمومی” از جمله معضلاتی است که کشور در صورت ادامه روند کنونی رشد جمعیت، در سال های آینده با آن مواجه خواهد شد؛ معضلی که رهبر انقلاب نیز با هشدار به کاهش جمعیت جوان کشور نسبت به تهدیدات ناشی از آن ابراز نگرانی کردند.
سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت تدوین شده است که بخشی به حوزه فرهنگسازی، تسهیل ازدواج، ترویج ازدواج آسان و پایین آوردن سن ازدواج اختصاص پیدا کرده و بخش دیگری هم به مشوقهای اقتصادی اختصاص پیدا کرده است که مهمترین دغدغه و نگرانی مردم از عقیم ماندن این مصوبه ها در هزارتوی اجراست.
سیاستهای تشویقی طرح افزایش جمعیت:
1- فرهنگسازی برای دستیابی به جمعیت مطلوب و اصلاح بینش و نگرش مسئولان و مردم نسبت به پیامدهای منفی کاهش باروری بویژه زیر حد جانشینی؛
2- تدوین سیاستها، برنامهها و قوانین و مقررات حمایتی و تشویقی برای دستیابی به نرخ باروری مناسب، جمعیت مطلوب و لغو سیاستها، برنامهها و قوانین و مقررات مشوق کاهش باروری؛
3- تدوین الگوی سبک زندگی و ترویج آن بهویژه فعالیتهای اجتماعی، آموزشی و اشتغال زنان متناسب با معیارهای اسلامی و هماهنگ با مصالح خانواده به منظور ایفای هر چه کاملتر نقش مادری و همسری؛
4-ایجاد و استقرار نظام مدیریت فرابخشی و جامع جمعیت کشور؛
5-آمایش مستمر جمعیتی کشور و تدوین سیاستهای مهاجرتی به منظور جهتدهی به جابجاییهای جمعیتی در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی؛
6-اهتمام به ارتقاء کیفی جمعیت کشور از طریق متناسب ساختن نرخ باروری خانوادهها با شرایط و اقتضائات سلامت، معیشت و فرهنگ آنها.
-3-1 تهیه طرح جامع تولید و اجرای انواع برنامههای آموزشی، پژوهشی، اطلاعرسانی، نمایشی، تبلیغی و غیره در رسانههای جمعی بویژه صدا و سیما و شبکههای استانی آن با هدف گفتمانسازی و ترویج فواید فرزندآوری و تبیین آثار منفی کاهش نرخ باروری با رعایت شرایط و مقتضیات راهبردی.
-2 تبیین نظریه جمعیتی اسلام و ترویج آن توسط روحانیت برای اصلاح نگرش مسئولان و مردم نسبت به فواید باروری و افزایش نرخ آن.
-3-3 تدوین و اجرای برنامههای ترویجی، آموزشی، پژوهشی و خدمات پزشکی توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در جهت اصلاح نگرش عمومی.
3-4 -برنامهریزی و فرهنگسازی در تسهیل ازدواج، کاهش سن ازدواج و استحکام خانواده.
-5 حمایت از گسترش شبکههای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد حامی کاهش سن ازدواج جوانان و استحکام خانواده.
-7اصلاح نگرشها و برنامههای درسی در سطوح آموزش و پرورش و آموزش عالی نسبت به جمعیت مطلوب و فرزندآوری و استفاده از ظرفیتهای آنها در این زمینه
-8بازنگری کلیه سیاستها، برنامههای توسعه و قوانین و مقررات کشور با تأکید بر اصلاح قوانین و مقررات تنظیم خانواده.
-9تدوین و تصویب برنامههای هوشمند برای ارتقاء باروری.
– 10 تدوین و اجرای الگوها و برنامه های حضور اجتماعی مطلوب و تنوعبخشی به مشاغل زنان متناسب با مسئولیتهای خانوادگی (همسری و مادری.
11- ایجاد بانکهای اطلاعاتی جامع جمعیتی ملی، منطقهای و بینالمللی و رصد مستمر تحولات جمعیتی در جهت اهداف و سیاستهای جمعیتی کشور.
12- سیاستگذاری توزیع و بازتوزیع جمعیت واعمال آن در طرحها و برنامههای توسعه ملی و منطقهای.
13- بازنگری و وضع قوانین و مقررات حمایتی و تشویقی فرزندآوری به صورت پلکانی با رعایت سه معیار سن ازدواج، فاصله موالید و تعداد فرزندان ازطریق پیشبینی الزاماتی همچون:(2،3و6)
13-1- پوشش بیمه اجباری درمان رایگان مادر و کودک از ابتدای بارداری تا پایان دو سالگی کودک برای کسانی که فاقد پوشش بیمه درمانی میباشند.
-2- اختصاص سبد تغذیه رایگان ماهانه به صورت بن کالا شامل؛ پروتئین، لبنیات، برنج و حبوبات به میزان یک تا دو میلیون ریال به مادران باردار و دارای فرزند زیر 2 سال حداقل برای 3 دهک درآمدی پایین و نیازمندان بر اساس ارزش ریالی سال 1390 به عنوان سال پایه
تبصره: اقلام سبد تغذیه رایگان توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین میشود.
13-3- اختصاص بسته بهداشتی – درمانی رایگان شامل؛ مکملهای غذایی، دارو، آزمایشهای دورهای و موردی و معاینههای ماهیانه به مادران باردار و دارای فرزند زیر 2 سال برای حداقل 3 دهک درآمدی پایین و نیازمندان.
تبصره: اقلام بسته بهداشتی درمانی رایگان توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعیین میگردد.
13-4- پوشش کامل بیمهای برای درمان ناباروریهای اولیه و ثانویه.
تبصره: مرخصی استعلاجی و بدون حقوق قابل بازخرید نمیباشد و حداکثر تا 6 سالگی کودک قابل استفاده است.
13-6- اختصاص مرخصی استحقاقی 2 هفتهای تولد فرزند به پدر.
تبصره: این مرخصی قابل بازخرید نمیباشد.
-7- اجرای کامل طرح آتیه فرزندان با مبنا قرار گرفتن ارزش ریالی سال 1389 به عنوان سال پایه.
13-8- پرداخت هدیه تولد فرزند به مادر به صورت سکه بهار آزادی طبق جدول زیر:
سن پدر یا مادر فرزند اول فرزند دوم فرزند سوم فرزند چهارم
زیر 25 سال نیم سکه یک سکه یک و نیم سکه –
29-25 سال – نیم سکه یک سکه یک و نیم سکه
39-30 سال – – نیم سکه یک سکه
13-9- افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان مادر به ازای هر فرزند تا 4 نیمسال و کاهش سقف واحدهای درسی در هر نیمسال تا سقف 8 واحد.
تبصره: مرخصی استعلاجی و بدون حقوق قابل بازخرید و تا 6 سالگی کودک قابل استفاده است.
13-10- متناسبسازی نظام آموزشی کشور با ملاحظات جنسیتی و سیاستهای جمعیتی در ساختار، محتوا و طول مدت تحصیل.
13-11- مراکز آموزش عالی موظفند در توزیع و تخصیص وام دانشجویی، وام ودیعه مسکن و همچنین تخصیص خوابگاههای دانشجویی، دانشجویان متأهل دارای فرزند را در اولویت قرار دهند.
13-12- دانشجویان مادر دارای فرزند زیر 3 سال میتوانند تا 50 درصد واحدهای درسی نظری دوره تحصیلی خود را به صورت نیمه حضوری یا مجازی بگذرانند.
تبصره: دستورالعمل اجرایی مربوط توسط وزارتین علوم، تحقیقات و فناوری و بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تهیه و ابلاغ خواهد شد
13-13- فراهم آوردن امکان حضور منعطف و کاهش ساعات کار موظف، ایجاد امتیازات خاص و تسهیلات لازم در طرح دورکاری و نیمه حضوری و سایر شیوههای مناسب اشتغال برای زنان باردار و مادران دارای فرزند زیر 5 سال.
13-14- حق عائلهمندی در کلیه قوانین و مقررات استخدامی به دو برابر افزایش مییابد.
-15- پرداخت پاداش اولاد به صورت ماهانه و به صورت پلکانی در کلیه قوانین و مقررات استخدامی کشور و به شرح جدول ذیل اعمال میشود:
فرزند 90 حق اولاد
اول 700× 210× 1 147000
دوم 700× 210× 2 294000
سوم 700× 210× 3 441000
چهارم 700× 210× 4 588000
پنجم 700× 210× 5 735000
13-16- اعطای مشوقهای مالیاتی به خانواده متناسب با تغییرات در بُعد خانوار ازطریق تغییر در واحد مالیاتی از فرد به خانواده.
13-17- حمایت از طراحی، ساخت و واگذاری مسکنهای چند نسلی به خانوادههای گسترده.
13-18- احتساب خانهداری به عنوان شغل و کمک به بیمه بازنشستگی زنان متأهل خانهدار با پرداخت بخشی از حق بیمه توسط دولت متناسب با درآمد خانواده.
13-19- مادران شاغل دارای 3 فرزند و بیشتر میتوانند با داشتن هر میزان سابقه کار، علاوه بر میزان سنوات خود به ازای هر فرزند با یک سال افزایش سنوات بازنشسته شوند.
13-20- مادران شاغل میتوانند با هر میزان سابقه کار با همان میزان سنوات بازنشسته شوند.
-21- پرداخت وام قرض الحسنه «فرزند» به مبلغ یکصد میلیون ریال به خانوادهها برای فرزندان سوم تا پنجم با بازپرداخت 10 ساله و بدون الزام به سپردهگذاری توسط بانکهای عامل برمبنای نرخ پایه سال 1391.
تبصره: این تسهیلات به خانوادههایی که سن مادر حداکثر 39 سال باشد، اختصاص مییابد.
14-2- افزایش اعتبارات، امکانات، ساعات درسی و فعالیتهای ورزشی دختران و پسران در مدارس و دانشگاهها.
14-3- ایجاد رشتههای تحصیلی متناسب با جایگاه و نقش خانواده و زن براساس فرهنگ اسلامی، همچون مدیریت خانه و خانواده در مقاطع مختلف توسط وزارتین آموزش و پرورش و علوم، تحقیقات و فناوری.
14-4- اجرای مستمر طرح غربالگری سلامت دختران و پسران در مدارس و دانشگاهها.
– 15 ترویج زایمان طبیعی و بدون درد و مقابله هدفمند با سزارینهای غیرضروری و سودجویانه.
16. خانوادههای دارای 4 فرزند و بیشتر براساس نتایج آمایش جمعیتی و در دهکهای پایین درآمدی جامعه میتوانند حسب مورد از یکی از دو امتیاز زیر بهرهمند شوند:
16-1- دریافت وام خرید مسکن به میزان دو برابر سقف وامهای اعطایی بانک مسکن، با باز پرداخت 30 ساله و حداقل سود بانکی بخش مسکن.
16-2- دریافت یک قطعه زمین مسکونی به مساحت 200 – 150 مترمربع در شهرستان محل سکونت به شرط ساخت و حداقل 15 سال سکونت در آن باستثناء کلانشهرهای کشور.
ماده 3- بهمنظور راهبری، برنامهریزی و نظارت و ارزیابی کلان جمعیتی، نهاد تخصصی مدیریت جامع جمعیت کشور ظرف مدت سه ماه توسط معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهور تشکیل و با همکاری دستگاههای ذیربط، نسبت به تهیه برنامه عمل با تقسیم کار ملی و دستورالعملهای لازم اقدام و گزارش عملکرد را هر شش ماه به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه مینماید.
ماده 4- درصورت لزوم، قوانین و مقررات متناظر با هر یک از اقدامات ملی، حسب مورد از سوی مجلس شورای اسلامی و هیأت وزیران به تصویب میرسد.
هرچند مصوبات مورد اشاره در حوزه اقتصادی ضعف های بسیاری دارد که بخش عمدهای از خانوادهها را یا از دایره شمول خارج کرده است و یا تبصرهها و استثنائاتی قرار داده شده است که در اجرا اکثریت جامعه از آن محروم خواهند بود و در مجموع آنچه که باید مشوق و انگیزه برای حرکت جامعه به سمت تشکیل خانواده باشد، از مجموع این سیاستها – دستکم در حوزه اقتصادی – برنمیآید؛ با وجود این اجرای کامل و جامع همین مصوباتِ خوبِ فرهنگی و ضعیفِ اقتصادی نیز میتواند رویکرد فعلی به تشکیل خانواده و بچهدار شدن را تا حدودی اصلاح کند تا چشم امید به برنامههای بعدی دولت برای تغییر روند کاهشی جمعیت مولد و فعال داشته باشیم.
سلام
بخش مربوط به امار بسیار جالب و تکان دهنده بود
امابا حدیث و سخنرانی که نمی شود روش زندگی مردم را تغییر داد در ضمن با زندانی کردن افراد هم نمی توان (مجلس قصد داشت اما فعلا اجرا نمی شود)
ما یکی از ثروتمند ترین کشور جهان هستیم اما مردم نان شب ندارند
بیکاری باید حل شود مشکلات اقتصادی باید حل شود مشکلات فرهنگی باید حل شود مشکل ازدواج باید حل شود بی عدالتی باید از جامعه حذف شود و…
همین طور که نمی شود بی پشتوانه ازدواج کرد بچه دار شد تا شما نرخ رشد جمعیت را با اسراییل مقایسه کنید و لذت ببرید
با عرض معذرت،تصور مسئولین از مردم مانند موش آزمایشگاهیه که هر وقت میخان جمعیت رو کم و یا زیاد میکنن.یکی از مشکلات اساسی کشورمون جمعیت زیادشه.اگه جمعیت ایران40میلیون بود خیلی بهتر بود.جمعیت زیاد باعث افزایش بیکاری،فقر،تورم،رکوداقتصادی،ازبین رفتن منابع طبیعی و در نهایت نابسامانی را در پی خواهد داشت.در حال حاضر ایران با80میلیون جمعیت و داشتن بیشترین ذخایر نفت و گاز، بازم بیشتر مردم زیر خط فقرن،وای به حال60سال دیگه که جمعیت میشه150میلیون که اون موقع بیشتر ذخایر نفت و گاز تمام شده،بیکاری،فقر،تورم،رکود اقتصادی4برابرشده،منابع طبیعی نابود شده و حالا خر بیارو باقالی بار کن……
منم با نظر علی موافقم.
کسانی که حرف از افزایش جمعیت میزنن صاحبان ثروت وصنایع هستند که فقط و فقط به فکر فردای خود هستن،افزایش جمعیت برای این افراد یعنی نیروی کار ارزان و مصرف کننده زیاد.اگه بشه جلوی رشد جمعیت در مناطق محروم مثل حاشیه نشین ها گرفته بشه خیلی بهتره.