به گزارش دنانیوز؛ سخنان اخیر رهبری در دیدار با مدیران آموزش و پرورش درباره گزینش، این موضوع مهم را مورد توجه قرار داده است. آیتالله خامنهای درباره بحث گزینش افراد در آموزش و پرورش بیان کردند: «ما یک سابقهی نامطلوبی در امر گزینش از سالهای قبل در جاهای مختلف داشتهایم که معیارهای گزینش، معیارهای درستی نبوده؛ فرض کنید مثلاً راجع به فلان مسئلهی فقهیِ خیلی کمیاب که از یک فقیه هم آدم بپرسد، معلوم نیست حاضر باشد بتواند جواب بدهد، از یک جوانی بپرسند که اگر جواب نداد، رد بشود؛ این کارها را نکنید. یک گزینش درست و حسابیِ کاملاً خردمندانه و صحیح انجام بگیرد تا با گزینش وارد بشوند.»
احتمالا همه ما تاکنون درباره آنچه در گزینش ادارات و نهادها میگذرد چیزهایی به گوشمان خورده است. حتی ممکن است گذر خودمان هم به این به گزینش افتاده باشد. در گزینش معمولا سوالهای مذهبی و اعتقادی از افراد پرسیده میشود: در نمازجمعه شرکت میکنی؟ هنگام شک بین رکعت سوم و چهارم نماز چه باید بکنیم؟ همسرت چادری است؟ آستین کوتاه میپوشی؟ و سوالهایی از این دست.
احتمالا در آن روزهایی که تشکیلات گزینش برای نهادها در حال راهاندازی بود، مسئولین امر با خود میاندیشیدهاند که باید تعهد افراد متقاضی برایشان اثبات شود و به همین منظور این تشکیلات را راهاندازی کردند. اما پرسشی که اکنون و پس از گذشت چهل سال از انقلاب دغدغه خاطر دلسوزان انقلاب شده است میزان کارایی این سیستم است.
یکی از مهمترین مشکلات این نظام گزینش افراد به اولویتبندی میان تعهد و تخصص برمیگردد.آیا در نظام جمهوری اسلامی به همان میزان که به تعهد افراد اهمیت میدهیم به تخصصشان هم اهمیت میدهیم؟ مشهور است که از شهید چمران پرسیدهاند تعهد مهمتر است یا تخصص؟ و ایشان پاسخ دادهاند که هرکس تخصص ندارد و کاری را میپذیرد تعهد هم ندارد.
حکایت همچنان همان است متاسفانه افرادی که تعهد ظاهری دارند بهراحتی میپذیرند که در جایی مشغول به کار شوند که شاید هیچ ارتباطی به تخصص ایشان نداشته باشد. در جمهوری اسلامی برای تشخیص تعهد ظاهری افراد ساز و کار گزینش طراحی شده است اما برای تشخیص تخصص افراد برای انجام آن مسئولیت هیچ ساز و کاری طراحی نشده است.
اتفاقا به نظر میرسد جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته بیش از آنکه از جهت متعهد نبودن افراد ضربه خورده باشد از نداشتن تخصص ضربه خورده است و متاسفانه این رویه همچنان ادامه دارد.
شاید اگر از روز اول ساز و کاری برای تشخیص تخصص و امانتداری افراد در نظر میگرفتیم امروز نتیجه بهتری میگرفتیم.
اما انتقاد مهم دیگری به ساز و کار کنونی گزینش مطرح است و آن هم ظاهرگرایی دینی است. در وضعیت کنونی چنانکه چند مثال آن را با هم مرور کردیم بیش از همه چیز به رعایت ظواهر دینی کار دارند. ظواهر دینی در جای خود مهم هستند اما تاکید زیاد بر آن باعث میشود برای تشخیص دینداری فرد متقاضی همانگونه که رهبری اشاره کردند متوسل به پرسشهایی از احکام شوند که بسیار دور از زندگی متعارف هستند.
بهعلاوه چیزهایی ملاک قرار میگیرند که اساسا از منظر دینی معیار نیستند. مثلا پوشیدن لباس آستینکوتاه یا چادری بودن همسر. در این موارد شاهد هستیم که نگاه ظاهری به امر دینی باعث میشود متولیان گزینش دایره دینداری بسیار کوچک کنند و فردی که آستینکوتاه میپوشد از آن خارج شود.
وقتی ملاک تدین به ظواهر فروکاسته شود ناگزیر، عمق دینداری فراموش میشود و ثمره هم همین میشود که شاهد هستیم. انبوهی از مدیران متخلف در سالهای کنونی شاهدی بر این مدعاست که فردی میتواند ظواهر را رعایت کند اما در کارش پاکدستی نداشته باشد و امانتدار نباشد.
از طرف دیگر، ظاهرگرایی باعث میشود افراد جامعه به شکل ناخودآگاه به سمت ریاکاری یا دروغگویی سوق داده شوند. طبیعتا با معیارهای بسته، اگر اصل بر صداقت متقاضیان باشد، افراد بسیار کمی از جامعه میتوانند در گزینش، قبول شوند. همین مسئه باعث میشود افراد متقاضی برای عبور از این مرحله سخت، مجبور شوند دروغ بگویند و ریا کنند.
همینکه متقاضیان در روزهایی منتهی به گزینش مجبور میشوند به سراغ رساله توضیحالمسائل بروند نشاندهنده تشویق سیستماتیک به ریا در جامعه است.
در نهایت باید گفت به نظر میرسد روش کنونی گزینش، نهتنها اهداف موردنظر را محقق نمیکند بلکه اثرات بسیار سوئی در جامعه باقی میگذارد. امیدواریم اظهارنظر صریح رهبری باعث شود این رویه عوض شود.
انتهای پیام/