به گزارش دنانیوز؛ سعید آتشبار*؛ ما در کشور با یک نوع مدیریتی به نام مدیریت هضم و حذف مواجهایم.
خصوصیات این مدیریت؛
این نوع مدیریت اساساً در حوزههای فرهنگی اجتماعی و سیاسی به دنبال یکدستی است و معتقدند که باید فضا یک دست باشد، لذا با مفهومی به نام تکثر یا کثرت نمیتوانند ارتباط درست و حقیقی برقرار کنند و لذا با شعار و تابلوی وحدت و اتحاد از شکلگیری خلاقیتها در حوزهی فرهنگ و در جریانسازی اجتماعی جلوگیری میکنند.
مدیریت حل در مقابل مدیریت هضم و حذف
مثلاً در حوزه مسائل سیاسی، این تفکر اینگونه باز تولید میشود که همیشه خود را محور وحدت و اتحاد میداند.
اینان چون توان ارائه حرفها و نگاههای جدید متناسب با تحولات اجتماعی و معرفتشناختی زمانه را ندارند و با ادبیات تکراری و کلیشههای چندشآور، سعی در حفظ نشاط سیاسی دارند، عملاً نتیجه معکوس میدهد و لذا با هرگونه کثرت و ظهور تشکلها و گفتمانهای جدید به شدت مقابله میکنند و اگر با آنها همراه نشوند همه را متهم به ضد وحدت میکنند.
همین تفکر در حوزهی فعالیتهای فرهنگی نیز اجازه نمیدهد که ایدهپردازیها و خلاقیتهای فرهنگیِ رویشهای جدید انقلاب اسلامی عرضه بشود.
خودشان که برای حوزهی فرهنگ کاری نمیکنند و صرفاً کنشگران انتخاباتی هستند که نامش را انقلابی میگذارند ولی در حقیقت انقُلابیهایی هستند که صرفاً در چند ماههی منتهی به انتخابات کنشگر میشوند و هیچگونه حضور و اثرگذاری و حساسیتی نسبت به معارف انقلاب اسلامی و مسائل اجتماعی کشور و استانها ندارند.
این تفکر در حوزه مسائل اجتماعی نیز از چشمانداز امنیتی و با نگاه یکدست کردن همهی فضا، از ظهور جلوههای زیبا و نمونههای مردمی حرکتهای مومنانه و ایثارگرایانه جلوگیری میکنند.
ما در بحث کمکهای مومنانه شاهد بودیم از وقتی که رهبر انقلاب به درستی البته مفهوم کمکهای مومنانه را وارد فضای فرهنگی آن روزهای بحران کرونا کردند، متاسفانه به دلیل ضعف فهم و ادراک صحیح اندیشهی رهبری دیدیم همه حرکتهای مردمی و خودجوش، و گروههای شکل گرفته در محلات، کوچه و بازار و حلقههای جوشانی که در ایام کرونا با اراده و انگیزه و درک درونی و اقدامی بیرونی شکل گرفته بود، عملاً به حاشیه رفتند، و صرفاً کمک از طریق دستگاههای حاکمیتی انجام میشد.
نمونهی این تفکر در ساختارسازی پس از انقلاب در جهادسازندگی نمودار شد و آن تحول روحی عظیمی که از دل جهادسازندگی شکل گرفت و خیل عظیم نیروهای فرهنگی و فنی و عملیاتی را بهسمت مناطق مختلف محروم و روستایی کشور گسیل داد، با همین نگاه به ظاهر شیک ساختارگرایی، به وزارت جهادکشاورزی تبدیل شد.
آن حرکتهای عظیم راهسازی و آبرسانی و مسکنسازی برای محرومین و فیلمسازیهای شهید آوینی از حرکتهای انقلابی مردم و مبارزات ضد ظلمشان برآمده از همین اعتماد و باور به تکثر خودجوش کارهای مردمی بود.
مدیریت هضمی و حذفی هرجایی و در هر ساحتی ورود کرد، موجب تضعیف بازسازی نیروهای اجتماعی معطوف به انقلاب اسلامی شد
مدیریت حذف و هضم، اساساً با شکوفایی و رویشهای انسانهای جدید و آدمهای نو و حرفها و تحلیلهای متفاوت و تکثر و تنوع مشکل دارند، بنابراین همیشه به دنبال محدود کردن فضا هستند و نتیجهی این نوع نگاه میشود انحصار.
نتیجهی انحصار، شکلگیری حلقههای محدودیست که در ادبیات اجتماعی انقلاب اسلامی به اشرافیت تعبیر میشود.
در همان مسئلهی کمکهای مومنانه به جای اینکه از همین ظرفیت عمومی شکل گرفتهی مردمی برای شناسایی وسیع تر نیازمندان استفاده کنیم، و پا را فراتر از افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی بگذارند و مثلاً رانندگان آژانس و تاکسی و دستفروشها و کارگران یدی که احیاناً ذیل نهادها نیستند، استفاده کنند و شبکهی عظیم اجتماعی را سامان دهند، برعکس آن، ذیل کمکهای مومنانه به دلیل عدم فهم و درک صحیح اندیشهی آقا این حلقهها را به حاشیه و انزوا کشاندند.
موسس انقلاب اسلامی ایران بر اساس فلسفه صدرایی کلیت حرکت و پایهریزی انقلاب را شکل داد. یکی از مهمترین نظریات و چالشهای همیشگی فلاسفه بخصوص فلسفه صدرایی، نظریه ی کثرت و وحدت است. یعنی کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت.
رهبر انقلاب در سالهای اول انقلاب که مکاتب و تشکلهای فکری گونهگون فعال بودند، در دانشگاه جندی شاپور اهواز سخنرانی با عنوان وحدت و تحزب داشتند. خلاصهی آن گفتار این است که تحزب و تنوع فکری در جامعه منافاتی با اتحاد و وحدت ندارد. یعنی به اسم وحدت و اتحاد، در مقابل تنوع و شکوفایی رویشهای جدیدِ ساحاتِ فرهنگ و سیاست و جامعه و اقتصاد، صفآرایی نکنید.
اینکه بعضی از مسئولین بومی کهگیلویه و بویراحمد مطرح میکنند که مردم برای کمک به مردم عزیز زلزلهزدهی سیسخت، فقط به حساب نهادهای حمایتی مبالغشان را واریز کنند، برخاسته از همین نگاه امنیتی و مدیریت حذفی و هضمیست.
در میان کنشگران اجتماعی و فعالین رسانهای هستند کسانی که در طول چند سال کار فکری و رسانهای توانستهاند با مخاطبان ارتباط برقرار کنند و اعتماد آنان را جذب و گاهی هم تا چند صد میلیون تومان برای کمک به نیازمندان و مستضعفین و سیلزدگان و زلزلهزدگان جمعآوری و به حساب انان واریز کنند. این یک سرمایه است. سرمایهی عمومی اعتماد مردم به همدیگر!
*دبیر جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویراحمد
انتهای پیام/