ارجمند :برای شروع مبحث ، درابتدا بر خودم لازم میدونم که به کلیاتی از تحزب ، اشاراتی مختصر داشته باشم ،نخست اینکه در اصل بیست و ششم قانون اساسی آزادی فعالیتهای حزبی ، صنفی جمعیتی و… را مشروط به اینکه استلال، ازادی، وحدت ملی و موازین اسلامی واساسی جمهوری را نقض نکند آزاد دانسته و تصریح کرده هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها ننع و یا به شرکت در یکی از آنها مجبور کرد
در مواد یکم،ششم،هشتم، دوازدهم، و سیزدهم ، هم به برخی راهکارارها اشاره نموده. از طرفی ما دو مفهوم کلی چپ و راست برخورد میکنیم که بای تعاریف جهانی، تفاوت و تغایر آن در کشور خودمان را مد نظر بگیریم
سپس تارخچه ی اجمالی احزاب از حزب اصلاحات در زمان رضا خان متشکل از علما(حسن مدرس،احمد بهبهانی) و زمینداران و ملاک بزرگ (احمد قوام،مرتضی قلی خانی و..)
با اکثریت در مجلس چهارم که بزرگترین عملکردشان تصویب بودجه برای رضا خان جهت سرکوب عشایر و مخالفت با لایحه ی جمهوری کردن نظام بود ،بعدها مدرس با رضا شاه به مشکل خوردند.
بعد حزب تجدد که تقی زاده بهار، مستوفی الممالک از شاخصین آن بودند بزرگترین دستاوردشان پایان دادن به سلطنت قاجار و آغاز دوره پهلوی بود ،بعد حزب توده به نام ملت و به کام شوروی ، بعد ازاتقلاب که احزاب رابیشتر واکاوی و بررسی خواهیم کرد به دو گروه اصلی احزاب مذهبی و احزاب ملی و ملی مذهبی تقسیم میشوند
احزاب مذهبی سه دسته اند: راست سنتی ،جناح چپ ، جریان سوم(مستقل)
احزاب ملی هم دو دسته اند : احزاب ملی مذهبی و احزاب ملی
اما نکته ی اصلی در طول این دوره همیشه شروع فعایت احزاب با استقبال و هیجان همراه بوده چه در زمان مصدق، چه شروع انقلاب و چه بهار احزاب ،76اما به مرور از شور و شوقها کاسته شده و استقبال کمتر شده که دلایل آن :
اولین دلیل سیطره ی فرهنگ استعمار در طول تاریخ این مملکت
دومین دلیل همانند تمامی کالا و خدمات وارداتی، تحزب در ایران در جایگاه واقعی خود هرگز قرار نگرفت چون رویکرد تحزب بر منافع قدرت منطبق نبوده است.
و اما نکته اصلی بحث بنده اینست که بررسی تحزب در استان مستلزم واکاوی تحزب در کشور است
در کشور ما به دلیل نوع حکومت و حاکمیت از ابتدا هم رغبتی به تحزب نبود و صرفا با تلاش شهید بهشتی و حلقه ی نزدیکانش حزب جمهوری اسلامی حتا قبل از تشکیل نیروی نظامی سپاه بوجود آمد و این برای روشنفکران نوید بخش روزهای خوب بود اما جلوتر که می آییم با سرگذشت همین حزب به این نتیجه میرسیم کهئاولا قرار است تا جای ممکن مملکت همواره تک حزبی باشد(ولو با اسامی متعدد)دوم احزاب اصلاح طلب که به معنای واقعی کارکرد حزبی دارند همواره تحت فشار بخش عظیمی از حاکمیت اند سوم هزینه ی گرایش به احزاب غیر همسو(غیر خودی) ولود احزاب درون حاکمیتی به حدی بالاست که دخلش به خرجش نمی ارزد چهارم بسته های تشویقی برای گراییدن به گروههای رسمی و غیر رسمی اعطای امتیازات ویژه اکثریت را به آن سمت علی الظاهر سوق میدهد با همین رویکرد، احزاب مجاهدین انقلاب، جبهه ی مشارکت و اعتماد ملی حذف میشوند و نماینده نظریه ی تک حزبی رئیس جمهگر می شود به مرحله ی استانی که می رسیم .
با مشکل بزرگی بنام آل و ایل هم مواجهیم ، حال پرداختن به این مبحث در فضای مجازی اولا کیفیت خوبی نخواهد داشت ،کمیت مکفی هم نخواهد داشت
معذورات بنده به عنوان یک اصلاح طلب در مقابل یک چهره ی اصولگرا که قطعا با حمایت نهادهای حکومتی اگر همراه نباشد مورد مواخذه هم نخواهد بود، نیز از کیفیت کار خواهد کاست.
مجری : اقای آتشبار منتظر مقدمه ی شما هستیم :
آتشبار : بررسی سیر تاریخی احزاب وگروه ها وجریانات سیاسی واجتماعی ازهمان دهه های 20 و30 به بعد درکشورمانیز برحسب سایرمصادیق وارداتی شروع شد و شایداولین احزاب وتشکل های رسمی راهمان اعتدالیون و عامیون بتوان نام برد که بعد کم کم جریان روشنفکری نیز باتوجه به ورود صنعت چاپ و مدرنیته به کشوریکی از عناصرمهم سیاست یعنی حزب رانیز وارد کردند و به تدریج و در بستر زمان والبته با فراز و فرودهایی کارکردهای حزبی جریان داشت تا به انقلاب میرسیم.
البته که شکل گیری حزب جمهوری مولود دوجریان ریشه دار در دل تاریخ تحزب ایران در تاریخ معاصراست…یک جریان جریان روشنفکری مذهبی ودوم جریان مبارزان سیاسی بعد ازکودتای 28 مردادمی باشد..
البته تقسیم بندی های مختلفی می توان به فراخور قبل از دولت موقت و بعد از آن و پس ازارتحال امام انجام داد که باتقسیم بندی برادرارجمندمتفاوت است که به دلیل دورنشدن ازاصل بحث ذکر نمی کنم.
البته به جد بااینکه تمام ظرفیتهای سیاسی واجتماعی را منحصربه چپ وراست بدانیم مخالفم و قابلیتهای عمده ی بالقوه وحتی بالفعلی از جریانات خوش فکر ومستقل وحری هستند که تحت تاثیردیکتاتوری سیاسی وانحصارات جناحی فرصت شکوفایی پیدا نکردند.
پیشنهادم این است که قبل از پرداختن به جزییات ابتدا تعریف حزب وتشکیلات مطلوب را برادرمون بفرمایند تابعد براساس مطلوب روی موجود ها وفرایندحرکت ازموجودبه مطلوب بحث کرد.
البته این حقیر نماینده حاکمیت یااصولگرانیستم عضوجریان مردمی مستقل عدالتخواه هستم.
حزب جمهوری اولین حزب بود که پس از اختلافات درحزب و جداسازی مجمع روحانیون ازجامعه روحانیت وانحلال حزب عملا” نقطه اغاز شروع رسمی چپ وراست درکشور رقم می خورد
ازان پس حزب موتلفه ،حزب کارگزاران ،سازمان مجاهدین انقلاب ،اعتمادملی و…. نیزبا تاخیر و تقدم زمانی شکل گرفته اند…
بحث مهمتر کارکردهای حزب است که حقیقتا” اورده ای برای مردم استان نداشتند و ما بامفهوم حزب به معنای باشگاه هایی برای کسب قدرت و رقابت هایی برای منافع جناحی و حزبی مخالفیم حزب یاتشکل مجرا وبستریست برای ظهور قابلیتهای نیروهای مستعد ، فریادمطالبات مردمی امربه معرف ونهی ازمنکرسیاسی واجتماعی و کادرسازی ونیروسازی برای اینده کشورمیباشد….حزب معبداست برای خودسازی ومبارزه با طاغوت درونی .
مجری : سوال دوم ، آيا احزاب نقشى در انتخابات استان دارند يا صرفا قوم گرايى و طايفه گرايى تعيين كننده هستند ؟ارجمند : اولا یک نکته عرض کنم که این جمله ی معروف از شهید بهشتی است که حزب معبد من است در ثانی چون قدرت فی نفسه بد نیست اگر بود که نظام تک حزبی با هر بهایی به دنبال قدرت نمی رفت پس این یک پارادوکس اساسی در تعریف شما از حزب میباشد
از طرفی اگر کارکرد حزب معطوف به نیرو سازی در بعد تخصص باشد که نظام آموزشی ، زحمت آنرا میکشد، اگر در بعد تعهد!!!! باشد که هفتاد هزار پایگاه بسیج، ائمه ی جمعه و جماعات، صدا و سیمای تک حزبی، مساجد و تکایا زحمت آنرا میکشند پس عملا حزب محلی از اعراب در این تعرف ندارد امر به معروف و نهی از منکر یک کارکرد فقهی است و مستلزم یک ساختار مدیریتی کلان و نه در حیطه ی عملکرد احزاب چنین نگرشی به احزاب، پدیده های شومی چون لباس شخصی و نیروهای خودسر را در پی خواهد داشت پس تعریف شما از حزب یک تعرف صحیح و دقیق نیست
تعریف شما تعریف علمی نیست سلیقه ای از دین است و نه خود دین
برای نقش احزاب در استان در مقدمه عرض کردم که علاوه بر مشکلات و موانع فرا روی احزاب در سطح کلان ما یک مشکل اساسی بنام آل و ایل داریم دوم اینکه تحزب با توجه به همان نگاه تک حزبی مورد علاقه ی قدرتمندان،ساختار احزاب غالبا از بالا به پایین است شما اگر مواد مشترک مرامنامه ی همه ی احزاب پروانه دار را بررسی کنید میبینید که نوعی تحکم برای ساختار از بالا به پایین در آن با شدت و حدت کن این هم یک مانع برای احزاب در استان واما احزاب اصلاح طلب در استان بر خلاف احزاب ااصولگرا که همواره مورد حمایت مادی و معنوی بنگاههای قدرت و ثروت بوده اند علیرغم همه ی موانع، مشکلات، هزینه ها، کمبودها، کاستی های اقتصادی و…. بار خلا همه ی اینها اعم از تریبونها، رسانه ها، و… را به تنهایی به دوش میکشند.
این پیام از طرف من نیست البته طرفداران نظریه ی مباهته در گریز از اخلاق ید طولایی دارند و سوال اینست که این دوستان مگر کم رسانه ، تریبون، پایگاه، پادگان، …. در خدمت دارید که به این بد اخلاقیها روی بفرمایید.
1) مسیله محوری: نشست وبرخاست با چهره های کاریرما و گعده های بی خواص ودوری ازمسایل عینی وعملی مردم احزاب استان مارا دچار روز مرگی کرده است ونمی توانند تولید مساله کنند،ویا مسایل اصلی جامعه راببینند
2)کارکردفصلی: فقط منحصربه ایام انتخابات هستند وحتی در انتخابات هم ندیدیم کارکردی متناسب با نقش خویش ایفاکنند. در انتخابات باید احزاب شعورسیاسی ونظام انتخاب و عبورمردم از رویکردهای قومی به اندیشه ای را. کننددر حالی که تمام ظرفیت های خویش را مصروف ایتلاف و دستورازتهران و بده بستان وایجاد فضای صفروصدی می کنند
3)عدم توجه به نیازها ومسایل حقیقی مردم وکپی پیست سخنان بزرگان خود در تهران
4) ساختارتشکیلاتی اموزش رسانه تولید جزوات فکری بروز بودن درمسایل سیاسی همایش کنگره حزبی و…مشکلات دیگه ای که مانع از فعالیت بهتر احزاب دراستان شده است
اساسا” نکته ی اصلی درتحلیل عملکرد،احزاب دراستان، نشستن دراتاق های بسته وانقطاع کامل از مطالبات وخواسته ها و نیازهای روز مردم و کشور وجهان است و شاید اگر نشست های شبانه احزاب چپ وراست را حضوریابید جز تلاش برای خریداندیشه و جلب ارا وجلب پشتیبانی مالی بدون ضابطه ی صحیح و طراحی تبلیغاتی برای بایکوت ونابودکردن طرف مقابل است..
اندیشه وجهان بینی که نیست ایتلاف های شوم چپ وراست وعدم تولید گفتمان فکری و ایجاد مسأله موجب کم شدن نقش احزاب و تقویت قومیت هاشده است….به قدرت رسیدن و تلاش برای فرصتی برای خدمت و کار وتلاش وسازندگی ضروریست ولی صرفا” وتنها برای قدرت وکسب جایگاه هایی برای عرض اندام سیاسی وحکومتی همینی میشود که ماالان داریم می بینیم و جنگ قدرت ورسیدن به حاکمیت به هرقیمتی وباهردستاویزی رویکردحاکم بر مناسبات حزبی میشود…الاعمال بالنیات.. قدرت باچه نیتی..
اگرصرفا” نیل به قدرت باشدکه خروجی این مدل همان حرکت ضدمردمی تاریخ نظام میشودکه باپررویی وگستاخی تمام درمقابل مردم وقانون اساسی دوستان شما ایستادند و بزرگترین خسارات رابرنظام واردکردند.
البته پدیده ها تک عاملی نیستند ودلایل ظهوروبروز کنش های غیرحرفه ای وغیرعلمی چون حرکت میلیشیایی خواص چپ وراست در تقابل تاریخی باجمهوریت صرفا” بایک عامل قابل توجیه نیست….
ولی همواره حرکت های تقابلی بارای مردم وجمهوریت وبی توجهی به سازوکار قانونی درجریاناتی بوده است که بیشترین ادعای قانونمداری و مردمداری راداشتند
انتخابات 88 درسطح ملی ،انتخابات گچساران ،انتخابات کهگیلویه ،کلا” نوع کنش جریانات مدعی مردمداری وقانون محوری دقیقا” عکس ادعایشان بوده است..
نوبخت: هنوز کینه 84رادردل داریم
خرازی: حاضرم خون بدهم ولی احمدی نژاد نیاید
مرعشی: مردم تهران فرهیتخه سیاسی هستند ولی شهرستان ها خیر
رفسنجانی: مقابل رای مردم در88 می ایستدولی انتخابات 92 رادمکراتیک ترین می خواند..
دراستان احزاب مسالشان مردم نیست…ازمطالبات ونیازهای مردم چالشهای استان بی خبرند فقط دم انتخابات وفصلی کارکردی محدودوغیرحرفه ای دارندمجری : در حال حاضر اشخاص سرنوشت ساز هستند يا احزاب ؟
اولأ بنده قایل به مذموم بودن قدرت نیستم.اتفاقأ دین اسلام برای اجرای منویات خودش به قدرت و حاکمیت نیازمند هست.
2-ثانیأ شما تا الان چندین بار ادعایی را تکرار کردید که؛ نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال تک حزبی بودن هست.لطفأ ادعاهای خودتون رو به عنوان اصل موضوعهذو پذیرفته شده توسط بنده یا سایر مخاطبین ندانید و دلایل تمایل نظام به تک حزبی بودن را اثبات کنید!؟
اینکه شما تصور می کنید با بودن آموزش و پرورش و مساجد و پایگاه های مقاوت نیاز به بودن احزاب نیست بستگی به تعریف شما از حزب دارد.اگر شما کارکرد حزب را سوادآموزی و برگزاری نماز جماعت و…می دانید بله نیازی نیست اما اگر کارکرد مطلوب شما از حزب آنچیزی است که به تعبیر مقام معظم رهبری وظیفه ی هدایت فکری صحیح مردم(نقل به مضمون)است.بله ممکن است احزاب مانند سایر نهادهای معرفتی(البته نهاد حزب با تعریف اسلامی یک تاسیس چند بعدی است)می تواند ایفای نقش کند.اساسأ از دیدگاه اسلامی کل حاکمیت اسلامی برای هدایت و تربیت و بهزیستی دنیایی شهروندان جمهوری اسلامی و ایجاد مقدمه برای ارتقای معنوی است.اگر شما با این تعریف مشکل دارید کارکرد مطلوب خودتان از حزب را ارایه بفرمایید.اگرالان در تمام احزاب استان را تخته کنیدهیچ اسیب و خدشه ای به مردم استان وارد نمیشود..چرا?این جالب نیست..اقاجان اصلا” من سوالم اینه
درهمین انتخابات 88 دوستان و بزرگان جریان اصلاحات درکشور واستان اگر قایل به کنش حرفع ای و صحیح حزبی هستند چرا تن به رای مردم ندادند…چراهمواره باید هزینه هایی رابرمردم تحمیل کنید وبعد بروید تا چهارسال بعدودوباره در دکان رابازکنید وهمان اش وهمان کاسه..درنظام دینی وحکومت اسلامی همه مسیولیت دارند..نگاه درهمه شیونات نگاه تربیتیست شما به فرمایشات شهید بهشتی نگاه کنید صحبتای رهبرانقلاب بنگرید….
حزب محل نیروسازی….انسان سازی…کادرسازی…خط دهی..وخوراک فکری دم به دم به جامعه است… باید مناسبات اقتصادی وسیاسی وفرهنگی در حزب بازتولید وبه جامعه تززیق گردد.اصل 8 قانون اساسی نظارت مردم برمردم ومردم بردولت ودولت برمردم را برای احاد مردم تعریف کرده است..
سوال ازاقای ارجمند:
دوستان وجریانات اصلاح طلب وحتی اصولگرا درمورد قتل ها وخودکش ها وسلب اسایش امنیت که ازحدود 13-14 سال پیش شروع شدع اند کاری کرده اید?
راستی مساله زمین خواری یاسوج مساله شما بوده است؟
اخیرا” بحث خصوصی سازی اموزش وپرورش مطرح شد که طیف مستضعف له میشدند موضع احزاب چه بوده است؟
احزاب استان بعد ازفرمان 8 ماده ای رهبرانقلاب درمبارزه بامفاسداقتصادی طرحی انداختند.؟؟؟
سید مهدی صفاییان رامیشناسید؟
این بی توجهی وعدم توجه به اولولیت های مردم وکشور نتیجه همان تعریف شماازحزب است که فقط برای نشستن صرف دراتاق ها. کارتیوریک وحرفهای گنده زدن وتولیدواژگان لیزولغرنده ای ودرنهایت تقابل بامردم است..
درضمن ببینید جناب ارجمند این رویکرد که شما به عمل یک فرد در گروه که از قضا اشتباه هم هست را منتسب به متولی و متصدی های پایگاه های مقاومت و پادگان های نظامی و…می کنید اصلأ کار صحیحی نیست و جسارتأ این کار خود مصداق بی اخلاقی است.
لطفأ با این تکنیک های عملیات روانی که تا کنون چندین بار از سوی شما تکرار شده؛نه مظلوم نمایی بفرمایید و نه بنده را نماینده ی حاکمیت و نه یک فرد که کار اشتباهی کرد را دارای پادگان و پایگاه و…بنامید.لطفأ دست از عملیلت روانی بردارید و صرفأ بدون اتهام به موضوع بحث بپردازیم.
ممنونم.ارجمند : مواردی که جناب آتش بار فرمودند دارای اشکالات اساسی است.
اولا چهرهایی که شما گعده می نامید از یاران خاص امام بودند حالا تشخیص دوستان از امام صحیح تر باشد قضاوت با خودتان
احزاب اصلاح طلب هم هر گاه اندک روزنه ای برای انجام فعالیت شکار داشته باشند از یک لیست گمنام سی نفری سی پیروز انتخابات تحویل می دهند.سوم نیاز های مردم را شما نمایندگی نمی فرمایید اصولا مردم را نمایندگی نمی فرمایید که نیازهای انان را نمایندگی کنید نیاز مردم ورود اجباری به بهشت نیست بلکه اول نیازهای فیزیولوژیکی است که از هشتشد میلیارد دلار درامد نفتی معادل درامد یکصد سال نفت ایران سفره شان تهی تر شد و بعد نیاز به حرمت بود که در کهریزک معنا شد
سوم در مورد ساختار تشکیلاتی نیز واقعا متوجه منظور شما نشدم اگر منظور ساختارهای سکرت زنجیری لنینی است حق باشماست
چهارم در مورد همایش فرمایش شما به شوخی بیشتر شبیه است .
بزرگوار دوستان شما اجازه ی برگزاری کنسرت موسیقی سنتی نمی دهند اگر شما برای برگزاری همایش مورد تشویق هم قرار میگیرید اصلاح طلباندبرای دعوت از یک چهره ی معمولی باید هفت خوان رستم را طی کنند تا مجوز همایشی را بگیرند که بعدا اجازه ی بزگزاری به آن نمی دهند
پنجم فرمودید در مقابل نظام ایستادید.
معترضین میلیونی 88 مردم بودند و شما انگ دوری اصلاح طلبان از مردم و عدم شناخت نیازشان را وارد کردید حالا چطور احزاب را در آ ن شریک می دانید این تناقض دارد.
ششم در خصوص تمایل به تک حزبی بودن نیز صحبتها واضح است و حتا شعارها هم شما به تعدد اسامی اخزاب اصولگرا توجه نفرمایید یک ایدئولوژی واحد است فقط میانه رو و رادیکال دارد.
آیا با گفتمان اصلاحطلبی یا گفتمان کارگزاران می توان مملکت را آباد کرد یا با گفتمان پیشرفت و عدالت!؟
البته استعمال کلید واژه ی پیشرفت و عدالت(از طرف امام خامنه ای)را با اقدامات(قابل نقد دوره ی احمدی نژاد)یکی تلقی نفرمایید.
اشاره کردم که ماعدالتخواهیم وتااخرین نفس برای عمومی کردن گفتمان عدالتخواهی وعبور از کلیشه های بی خاصیت چپ و راست وارتقاء نقش مردم در مسایل کشور ومبارزه بی امان بافساد وتبعیض نارواست وعملکرد اصولگراها راازخودشون لطفا” مطالبه کنید..
شما هم مقصرنیستید…فضای فکری همه مارا چنان از حاکمیت سیاسی چپ وراست پرکرده اند که وقتی اسم جواد جلالفرد درصداوسیمای ج.ا به عنوان دبیرکمیته مطالبه حق مسکن مردم بدبخت اورده میشود
ودر مراسمش پیام تسلیت عراقچی وجلیلی واحمدی نژاد ونمایندگان مجلس وسایربزرگان خوانده میشود همه تعجب می کنندکه ایشان کیست؟
اصولگراست؟اصلاح طلب است؟خیر
عدالتخواه است
که برای ممانعت از تصویب الگوی جدید قراردادنفتیipc این جوان یاسوجی درمقابل وزارت نفت باتوم میخوردشما فکرکردید تمام ظرفیتهاس نظام چپ یا راستند..
رواداری(تسامح و تساهل) تکنو کراسی، حکومت دانشمندان و مهندسان و کارشناسان اقتصادی و دهها مطلب دیگر باید بررسی شود صرف اینکه ادعا شود جریان شما میتواند(به منزله ی نمیتواند) مشکلات را حل کند مبحث از ترمینولوژی خارج میشود اصولا شاخص شناسی بحث نابود میشود
اتفاقا ما معتقدیم که سلیقه ای اصولگرایی به دلیل تضاد و تعارض با روح حقیقت و طبیعت و تضاد با قاموس و ناموس نظم حاکم بر جهان خلقت عقیم از توان زایش رفاه اجتماعی ، آسایش اجتماعی، عزت سیاسی، کرامت انسانی و… نمی باشدچه فرمول اقتصادی قابل عرضه ای دارد این جریان فکری یک بخش از گرایشات چپ جهانی در اقتصاد را کپی پیست مرده و یه جاهاییشو سانسور کرده در همین حد من در خدمت ایشان هستم هر چقدر که وقت بخواهند.
مساله ما
کنسرت نیست
مساله ماتولید وساختن حامدزمانیهاست
تاصبح بریدکنسرت ببینید من هم باهاتون هستم
کدومشوبریم
همایون شجریان
سالارعقیلی
رضا صادقی و….
مردم ارمانهای بسیطی دارند..
این سرزمین مهد وتاریخ هنروعشق و ازادگی وعزت است
اگرازشماها نقد اصولگرایی ومطالبه کنسرت. نقد دولت های 9 و10 و تبلیغ( بدون عمل) حقوق بشر وازادی رابگیرند دیگر هیچ چیز برای گفتن ندارید
همچنین اصولگراها همچین رویکردی را….
اصلاحات اعتقادبه مبارزه با استکبار و ودفاع ازمظلوم و توجه به حاکمیت عدالت وتقویت بعد معنوی انسان وبومی سازی گزاره های علوم غربی را بی توجهی می کند وصرفا” برگزاره هایی چون ازادی،حقوق بشرومردمداری را فربه می کند طیف مقابل فقط یه سری گزاره های ارزشی و ولایت مطلقه فقیه را علم می کند..
سانسور کردن گفتمان امام و برخورد گزینشی وانقطاعی با ارمانهای مردم باعث شد شما ته نقدتون روبه کنسرت بزنید..
هنر هم مورد مطالبه مردم ایران است. ارمانهامتکثرند.
جناب ارجمند شما فرمودید؛ جناب آتشبار در لوگو شما را به عنوان اصولگرا معرفی کردند اگر غیر این بود که ما بحث نداریم!!!
اتفاقأ بنده روی این نکته و دیدگاه شما بسیار بسیار بحث دارم.اینکه اگر اصولگراها نباشند حضرتعالی و دوستانتان اصلاح طلبتان حرفی برای گفتن ندارید شکی نیست.اساسأ دلیل دمیدن احزاب اصولکرا و اصلاح طلب در دو قطبی کاذب و جعلی چپ راست برای همین است که در غیر این صورت هویت و جذابیتی ندارند.آقایان اصلاح طلب و اصولکرا در مجالس وقتی به هم می رسند یکدیگر را متهم به ضدیت با ولایت فقیه یا متهم به ضدیت ازادی می کنند اما بعد از مراسم ها و دور از چشم مردم سوار بر ماشین های لوکس و گران قیمت خودشون میشن و در شمال تهران دیوار به دیوار با یکدیگر همسایگی می کنند و از قضا پسران و دخترانشان را هم به عقد یکدیگر در می آوردند و برخی هایشان در غارت اموال ملی و اختلاس و گرفتن حقوق های چند صد میلیونی!!!با یکدیگر اتحاد ملی و انسجام غیر اسلامی دارند.فلذا بنده اصلأ قایل به مبنای دوقطبی چپ وراست و امثالهم نیستم.اینکه یک فرد تحصیلکرده مثل حضرتعالی خود را ناچار به عضویت در یکی از این دو قطب جعلی و دروغین می داند باعث ناراحتی بنده شد.انکار شما خودتان در مقام عمل قایل به نظام تک حزبی هستید و خارج از دوقطبی اصولگرایی و اصلاح طلبی راهی و گفتمانی دیگر نمی شناسید!اما جریان عدالتخواه موضوعش کلأ فراتر از این بازی های جعلی است برای شناختن عمر کوتاه دوساله ی جریان عدالتخواه استان ک.ب باید فرصت بیشتری در اختیار بنده(خارج از امروز)باشد تا تمایز های نظری و عملی ان با اصولکرایی مرسوم و به اصطلاح اصلاحطلبان را خدمت جنابتان عارض شوم ان شاءالله
1) ساختارتشکیلاتی حزبی دارای رسانه ، ساختارتشکیلاتی ، اموزش مسأله محوری و ارتباط مستمربا مردم جهت درک نیازهای جمهوری اسلامی باشد
2) شفافیت مالی ونوع پشتیبانی حمایت مالی بیان شود
3) بیان صادقانه وصریح وشفاف ایده ها واعتقادات وجهان بینی به مردم
4) کارکرد مستمرهمیشگی
5) محور قراردادن قانون اساسی وقواعد بازی سیاسی را مراعات کردن واخلاق متقابل وکرامت انسانی را ملاک فعالیت قراردادن .